کد خبر: 16262
سه شنبه 15 مهر 1404 - 08:00
سه شنبه 15 مهر 1404 - 08:00

سوزناک‌ترین غزل‌ شهریار با صدای گریان ایشان، تنها شعری که استاد موقع خواندن آن اشک ریخت / پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‌کند

سوفیانیوز: در این فیلم زیباترین و غزل‌خوانی استاد شهریار درباره جوانی را بشنوید و لذت ببرید.

به گزارش سرویس چندرسانه ای سوفیانیوز، سیّد محمّدحسین بهجت تبریزی (11 دی 1285 – 27 شهریور 1367) متخلص به شهریار، شاعر ایرانی بود که به زبان‌های فارسی و ترکی آذربایجانی شعر سروده است. شهریار در سرودن گونه‌های دگرسان شعر مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی چیره‌دست بود. اما بیشتر از دیگر گونه‌ها در غزل شهره بود و از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به «علی ای همای رحمت» و «خان ننه» و «حیدر بابایه سلام» «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی بن ابی‌طالب ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ و فردوسی داشته است.

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‌کند

بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می‌کند

همتم تا می‌رود ساز غزل گیرد به دست

طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‌کند

بلبلی در سینه می‌نالد هنوزم کاین چمن

با خزان هم آشتی و گل‌فشانی می‌کند

ما به داغ عشقبازی‌ها نشستیم و هنوز

چشم پروین همچنان چشمک‌پرانی می‌کند

نای ما خامش ولی این زهرهٔ شیطان هنوز

با همان شور و نوا دارد شبانی می‌کند

گر زمین دودِ هوا گردد همانا، آسمان

با همین نخوت که دارد آسمانی می‌کند

سال‌ها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز

در درونم زنده است و زندگانی می‌کند

با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من

خاطرم با خاطرات خود تبانی می‌کند

بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی

چون بهاران می‌رسد با من خزانی می‌کند

طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند

آنچه گردون می‌کند با ما نهانی می‌کند

می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان

دفتر دوران ما هم بایگانی می‌کند

شهریارا گو دل از ما مهربانان نشکنید

ورنه قاضی در قضا نامهربانی می‌کند

غزل شمارهٔ 162

اگر شما هم شعری از شهیار حفظ هستید، خوشحال می‌شویم در قسمت دیدگاه و تجربه‌تان را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.


برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید