(ویدیو) شعری عاشقانه از مهدی جوینی با صدای بسیار احساسی باران نیکراه: لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بود/ حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت
سوفیانیوز: باران نیکراه با صدایی گرم و دلنشین، شعری عاشقانه از مهدی جوینی را میخواند؛ روایتی لطیف و موزون که با اجرای او رنگی تازه میگیرد و احساسی ژرف در جان مخاطب مینشاند.
به گزارش سرویس چندرسانهای پایگاه خبری سوفیانیوز، باران نیکراه با نام واقعی محدثه نیکرا در تاریخ 20 شهریور سال 1367 در یک خانواده 5 نفره متولد شد. او یک خواهر و یک برادر دارد که برادرش بهتاش در عرصه موسیقی و خوانندگی مشغول به فعالیت است. پدر باران نیکراه، بهنام نیکراه بازنشسته اداره آب و فاضلاب بوده و مادرش مرضیه یزدانی هم شاغل بوده ولی در مورد جزئیات شغلش اطلاعاتی در دسترس نیست.
لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بود
حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت
سیب را چیدم و در دلهره ی دستانم
سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت
تا 3 بس بود که بشمارم و در دام افتد
گفت 1 گفت 2، افسوس 3 را دوست نداشت
من و تو خط موازی ، نرسیدن هرگز
دلم این قاعده ی هندسه را دوست نداشت
درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که
از همان کودکی اش مدرسه را دوست نداشت
برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید