سوفیانیوز
سوفیانیوز: دانشجویان حقوق وقتی وارد میدان وکالت میشوند، گویی خیال کردهاند صحنه دادگاه عرصهای است برای هنرنمایی در سریالی حماسی! اما در عمل، داستان رنگ دیگری میگیرد. یکی دفاعیهاش را با غزلی از حافظ میآراید، دیگری نام موکلش را فراموش میکند، و آن یکی به جای اعتراض به رأی قاضی، با چای سرد آبدارچی وارد جدال میشود!
به گزارش سرویس سرگرمی پایگاه خبری سوفیانیوز، "وای بر موکل بیچارهای که پروندهاش به دست دانشجوی حقوق بیفتد! این عزیزان با اعتمادبهنفسی مثالزدنی، گویی آلبرت انیشتینِ عرصه وکالتاند، اما در عمل... خب، بگذارید بگوییم که گاهی شبیه کارآگاه گجت میشوند! مثلاً یک دانشجوی حقوق وقتی اولین بار پرونده طلاق میگیرد، تصور میکند قرار است تاریخ حقوق بشر را بازنویسی کند. با کلی هیجان و انرژی، لایحهای مینویسد که بیشتر شبیه انشای دوران مدرسه است تا متن حقوقی! جملات پر از "احساسات عمیق" است، تا جایی که اگر قاضی دلرحم باشد، احتمالاً برای خودش دستمال برمیدارد و اشکش درمیآید.
یا مثلاً در دادگاه، دانشجوی وکیل وقتی اولین اعتراض را میخواهد وارد کند، انگار وسط مسابقه استندآپ کمدی قرار گرفته؛ با یک نگاهِ ازقبلتمریننشده به قاضی میگوید: "اعتراض دارم، جناب قاضی! چون... چون... خب... اعتراض دارم دیگه!" و در آن لحظه قاضی چنان نگاهی میکند که انگار با یک شاگرد شیطون در کلاس روبرو شده است. حالا تصور کنید این دانشجوی عزیز قرار است از کسی دفاع کند. بیشتر شبیه این است که متهم دارد از خودش دفاع میکند و وکیل فقط آمده تا حضور ذهن قاضی را به چالش بکشد! البته این ناشیگریها بیخودی هم نیست؛ بالاخره یک روز همین دانشجویان، وکلای حرفهای و بزرگی میشوند که همه برای پروندههایشان صف میکشند. ولی تا آن روز... خب، خدا به موکلانشان رحم کند!
برای مشاهده دیگر مطالب مرتبط با سرگرمی روی لینک کلیک کنید