سوفیانیوز
سوفیانیوز: کوروش کبیر و کاپیتان آمریکا در یک داستان طنزآلود، یا برای نجات دنیا متحد میشوند یا در یک دوئل حماسی روبرو میشوند. این روایت تخیلی و طنز توسط هوش مصنوعی ساخته شده است و شخصیتهای تاریخی و تخیلی را در موقعیتهای غیرمنتظره قرار میدهد.
به گزارش سرویس علم و فناوری پایگاه خبری سوفیانیوز، داستان از جایی شروع میشود که کاپیتان آمریکا در حال جستجوی سنگهای ابدیت به ایران باستان سفر میکند. در میان تخت جمشید، کوروش کبیر با سپاهیانش ظاهر میشود و با لبخندی میگوید: «تو از کدام ایالت هستی؟ اسپارتا؟ آتن؟» کاپیتان آمریکا با سپر درخشانش پاسخ میدهد: «نه، از ایالتهای متحد آمریکا. آمدهام تا از تو یاری بگیرم.» دو قهرمان با ترکیب حکمت ایرانی و فناوری مدرن آمریکایی، نقشهای برای نجات دنیا از دست یک شرور فضایی میکشند.
چالش زبان و تفاوت فرهنگی: در مسیر همکاری، مشکلاتی هم وجود دارد. کاپیتان آمریکا میخواهد سخنرانی انگیزشی کند، اما کوروش با خونسردی میگوید: «من منشور حقوق بشر دارم. نیازی به سخنرانی نیست.» از سوی دیگر، کوروش از غذاهای ایرانی مثل کباب تعریف میکند، اما کاپیتان فقط به دنبال همبرگر است. این تضاد فرهنگی، صحنههایی خندهدار رقم میزند.
دوئل تاریخی: اگر اتحاد جواب ندهد، دوئل ناگزیر است. کوروش با شمشیر افسانهای خود آماده میشود و کاپیتان سپرش را بالا میبرد. تماشاچیان تاریخ و تخیل کنار میدان جمع میشوند و شرطبندی میکنند. کاپیتان با ضربهای سپرش را پرتاب میکند، اما کوروش با هوشیاری میگوید: «از خودت دفاع کن، من که همیشه دستم به منشور است.» دوئل به جای خونریزی با احترام متقابل تمام میشود.
پایانبندی طنز: در نهایت، مشخص میشود که این دو قهرمان در حقیقت محصول دو جهان مختلف هستند و بهتر است هرکدام به زمان خودشان بازگردند. کاپیتان آمریکا میگوید: «شاید روزی فیلمی از ما بسازند.» و کوروش پاسخ میدهد: «من به آینده خوشبینم، اما فقط اگر نویسندهها از منشور من الهام بگیرند!»
این روایت خیالی، با کمک هوش مصنوعی طراحی شده است و تنها برای خلق لبخند و طنز نوشته شده است.
.برای مطالعۀ مطالب بیشتر در حوزۀ علم و فناوری بر روی این لینک کلیک فرمایید.