کد خبر: 16645
یکشنبه 20 مهر 1404 - 09:24
یکشنبه 20 مهر 1404 - 09:24

باران نیکراه: عشق یه نیروی دوگانه‌ است، در عین حال که شکوه‌منده، ویرانگر هم هست / چه حکمتی ست در این مردن؟ در عاشقانه‌ترین مردن، و مغز را به فضا بردن + فیلم

سوفیانیوز: در این قسمت با شعرخوانی باران نیکراه از حسین صفا در خدمتتان هستیم. خوشحال میشویم همراه ما باشید.

به گزارش سرویس چندرسانه سوفیانیوز، باران نیکراه که نام واقعی او محدثه نیکرا است، در تاریخ 20 شهریور سال 1367 در یک خانواده پنج نفره چشم به جهان گشود. او دارای یک خواهر و یک برادر است که بهتاش، برادرش، در حوزه موسیقی و خوانندگی فعالیت می‌کند.

ببُر به نام خداوندت
که لطف خنجر ابراهیم
به تیز بودن احکام است

نبخش مرتکبانت را
تو حکم واجب الاجرایی
و عشق جوخه ی اعدام است

به دست آه بسوزانم
که شعله ور شدنم دود است
کفن به سرفه بپوشانم
که سربه سر بدنم دود است
و نخ به نخ دهنم دود است
غمت غلیظ ترین کام است

سرنگ ها همگان قرمز
و رنگ ها همگان قرمز
سماع مولویان قرمز
جهان کران به کران قرمز
که رنگی از رُژ گلگونت
هنوز بر لب این جام است

بگو ستاره ی دردانه!
در انزوای رصدخانه
کدام کوزه شکست آن روز
که با گذشتن نهصد سال
هنوز حلقه ی دستانش
به دور گردن خیام است؟

ببین چقدر اسیرم من!
چنان بکُش که اگر مردم
هزار بار بمیرم من

دسیسه های تو! می بینی؟
گلوی پاک امیرم من
که در تدارک حمّام است

چه حکمتی ست در این مردن؟
-در عاشقانه ترین مردن-
و مغز را به فضا بردن
و گریه را به خَلا بردن

چه حکمتی ست که در آغاز
نگاه من به سرانجام است؟

حسین صفا

اگر شعری زیبا را از بر دارید و خاطره‌ای شیرین با آن همراه است، خوشحال می‌شویم دیدگاه و تجربه‌تان را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید