کد خبر: 17515
جمعه 2 آبان 1404 - 15:00
جمعه 2 آبان 1404 - 15:00

عاشقانه ی بی همتا از معینی کرمانشاهی با صدای جانسوز باران نیکراه/ پرده‌ پرده آن قدر از هم دریدم خویش را...+ ویدیو

سوفیانیوز: در این قسمت با ویدیویی از شعرخوانی باران نیکراه در خدمتتان هستیم. خوشحال میشویم همراه ما باشید.

به گزارش سرویس چندرسانه سوفیانیوز، باران نیکراه با نام واقعی محدثه نیکراه در تاریخ 20 شهریور سال 1367 در یک خانواده 5 نفره متولد شد. او یک خواهر و یک برادر دارد که برادرش بهتاش در عرصه موسیقی و خوانندگی مشغول به فعالیت است

باران نیکراه مجری و گوینده توانمند نه تنها در تلویزیون اجرا داشته بلکه در چندین همایش به عنوان مجری حضور داشته و اجرا ها و دکلمه های او در شبکه های اجتماعی بسیار بازتاب داشته است.

پرده‌پرده آن قدر از هم دریدم خویش را

تا که تصویری ورای خویش دیدم خویش را

خویشِ خویشِ من مرا و هرچه من‌ها بود سوخت

کُشتم آن خویش وُ زِ خاکش پروریدم خویش را

خویشِ خویشِ من هم اینک از درِ صلح آمده است

بس که گوش از غیر (خلق) بستم تا شنیدم خویش را

معنی این خویش را از خویشِ خویشِ خود بپرس

خویش‌بینی(خویش‌یابی) را گَزیدم تا گُزیدم خویش را

مِی‌ شدم، ساقی شدم، ساغر شدم، مستی شدم

تا ز تاکستان هستی خوشه چیدم خویش را

سردی کاشانه را با آه...! گرمی داده‌ام

راه را بر خورشید بستم تا دمیدم خویش را

اشک و من با یک ترازو قدر هم بشناختیم

ارزش من بین که با گوهر کشیدم خویش را

بزم‌سازانِ جهان مِی از سبوی پُر خورند

من تُهی‌پیمانه بودم سرکشیدم خویش را

برده‌داران زمان‌ها چوب حراجم زدند

دست اول تا برآمد خود خریدم خویش را

شمعم و با سوختن تا آخرین دم زنده‌ام

قطره‌قطره سوختم تا آفریدم خویش را

هُوی‌هُوی بزمِ درویشانِ کرمنشه خوش است

چون به دالاهو رسیدم، وارسیدم خویش را

معینی کرمانشاهی

برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید