سوفیانیوز
سوفیانیوز: خاطرات شیرین از دوران تحصیل خودتان را با ما به اشتراک بگذارید تا به نام خودتان منتشر شود. در این بخش هر روز با یک خاطرۀ شنیدنی یا سوتی خندهدار دانشجویان در همراه شما هستیم.
به گزارش سرویس سرگرمی پایگاه خبری سوفیانیوز، یه روز سر کلاس بودیم یه استاد حواس پرت داشتیم همش پای تخته بود اصلا بر نمیگشت کلاسو ببینه. فصل بهار بود، اردیبهشت ماه. یه دفعه از پشت شیشه کلاس چشم افتاد به درخت توت قرمز نزدیکه بوفه. سریع از کلاس رفتم بیرون چسبیدم به توتا وقتی سیر شدم به بچهها هم اس ام اس دادم بیاین یکی یکی میومدن بیرون تا اینکه استاد بر عکس همیشه میبینه کلاس ساکته و برمیگرده چشمش به کلاس میوفته که فقط 5 تا از بچه ها مونده بودن اونجا. وای فکر کنید نصف بچههای کلاس بالای درخت بودن که استاد شخصا اومد بالای سرمون. هر کی از یه سوراخی در میرفت ملت از بالای درخت میپریدن پایین. از شانس بد من وقتی اومدم در برم مانتوم گیر کرد به شمشاد بغل دستم و پاره شد. مجبور شدم اون روز با چادر یکی از بچهها برم خوابگاه. هنوز صدای پوکیدن خنده بچه ها تو سرمه هههههههههههه. بعدم استاد بهمون گفت تو 13 سال تدریسم دانشجوایی مثل شما نداشتم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خاطرهساز امروز: شوکا
برای مشاهده مطالب دیگر در حوزۀ سرگرمی، کلیک کنید.