چرا دانشجویان باهوش هم تقلب میکنند؟ انتخابی پرریسک با عواقب پنهان!

سوفیانیوز: سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس میگوید که هجدهمین دوره آزمون لیسانس به پزشکی که یکباره از سوی وزارت بهداشت لغو شد، باید امسال برگزار شود.
به گزارش سرویس اخبار دانشگاهی پایگاه خبری سوفیانیوز به نقل از قدس؛ تقلب دانشگاهی یکی از معضلات جدی نظام آموزشی است که نهتنها اعتبار علمی را زیر سؤال میبرد، بلکه ارزشهای اخلاقی را نیز تضعیف میکند. برخی دانشجویان این رفتار را بهعنوان یک راهکار منطقی برای موفقیت میبینند، درحالیکه هزینههای بلندمدت آن میتواند آینده تحصیلی و حرفهایشان را به خطر بیندازد.
شرمساری از تقلب دانشگاهی
تقلب دانشگاهی یکی از معضلات جدی نظام آموزشی کشور است که نه تنها اعتبار علمی دانشگاهها را زیرسؤال میبرد، بلکه به تضعیف ارزشهای اخلاقی و علمی در جامعه نیز منجر میشود.
بررسی دلایل تقلب در دانشگاهها نشان میدهد علاوه بر مشکلات فردی، عوامل فرهنگی و نظام آموزشی نیز در این پدیده نقش دارند و در برخی موارد دانشگاهها بهجای آنکه محلی برای رشد علمی و ارتقای اخلاقی باشند، متأسفانه بهدلیل فشارهای اجتماعی، اقتصادی و ساختاری، به عرصهای برای رقابتهای ناعادلانه تبدیل شدهاند و این تقلبها نه تنها بنیانهای علمی و اخلاقی جامعه را ضعیف میکنند، بلکه سبب بیاعتباری مدرک دانشگاهی و تحقیقاتی میشوند که در این محیطها تولید میشود.
تقلب دانشگاهی در حال افزایش است
استاد جامعهشناسی دانشگاه مازندران در توضیح اینکه چرا در مراکز دانشگاهی که یکی از منابع اصلی جامعهپذیری هنجارها و ارزشهای درست و مورد تأیید جامعه است، تقلب علمی انجام میگیرد، میگوید: در مجموع، یافتههای در دسترس بهطور مستمر نشان میدهند میزان این نوع از کجرفتاری دانشگاهی در میان دانشجویان آموزش عالی در سطح بالایی قرار دارد؛ بیشتر گزارشهای ارائه شده حکایت از آن دارند که تقلب دانشگاهی پدیدهای گسترده و در حال افزایش است و تحقیقات انجام شده درصد بسیار زیادی از شیوع تقلب را در مؤسسات آموزشی گزارش دادهاند.
اکبر علیوردینیا در گفتوگو با قدس معتقد است تقلب علمی اقدامی خودخواهانه و غیراخلاقی برای بالا بردن جایگاه و موقعیتهای فردی خارج از قوانین محسوب میشود و ادامه میدهد: با وجود این، این موضوع واقعیتی از زندگی امروز شده است؛ از این رو، تقلب دانشگاهی به سبب وقوع بالای اعمال فریبکارانه در میان دانشجویان و اختلالهای مربوط به آموزش و فرایند ارزیابی در آموزش و پژوهش و نیز تأثیرات منفی که از خود در جامعه بهجا میگذارد، مسئله اجتماعی جدی تلقی میشود.
وی در پاسخ به اینکه چه عواملی موجب میشود دانشجویان در شرایط مختلف احساس کنند تقلب گزینهای منطقی برای دستیابی به موفقیت است، میگوید: چنانچه واکنشهای منفی دیگران به رفتارهای مربوط به تقلب دانشگاهی افزایش یابد، میزان این رفتارها کاهش پیدا میکند؛ به عبارتی هرچه میزان طرد ارزشهای مربوط به تقلب دانشگاهی و طرد انجام رفتارهای مربوط به تقلب دانشگاهی بیشتر باشد، میزان تقلب دانشگاهی نیز کمتر شده و هرچه میزان تأیید تعاریف و ارزشهای مربوط به تقلب دانشگاهی و تأیید رفتارهای مربوط به تقلب دانشگاهی بیشتر باشد، میزان تقلب دانشگاهی بیشتر میشود.
تقلب دانشگاهی تابعی مثبت از پاداش است؛ به عبارتی دیگر، دریافت پاداش با ارتکاب تقلب دانشگاهی رابطه مستقیمی دارد و ازآنجا که برخی از برنامهها میتوانند بهگونهای طراحی شوند که به افراد در مقابل انجام رفتار درست پاداش دهند و در مقابل انجام رفتار نادرست مجازات کنند، درنظرگرفتن پاداش و قدردانی ویژه از کسانی که در کارهای علمی با صداقت عمل میکنند، میتواند از راهکارهای جلوگیری از رفتارهای متقلبانه علمی باشد.
علیوردینیا اظهار میکند: اگر تجربه ارتکاب تقلب دانشگاهی برای فرد احساس موفقیت، هیجان، حس متفاوت بودن، احساس زیرکی و زرنگی و کسب نمره بالا به همراه داشته باشد، این رفتار فرد تقویت میشود.
درواقع چنانچه افراد احساس کنند در ازای ارتکاب رفتارهای مربوط به تقلب دانشگاهی، پیامدهای مثبتی در سطح اجتماعی یا غیراجتماعی دریافت میکنند، مرتکب تقلب دانشگاهی میشوند و یا رفتارهای گذشته خود را بر اثر تجربه دریافت پاداش گذشته ادامه میدهند.
در این خصوص باید طرحهای تغییر رفتار مورد توجه قرار گیرد؛ برای جلوگیری از رفتارهای متقلبانه علمی، آموزش تعاریف اجتماعیگرا، تشویق آموزشهای اخلاقی (اخلاقیات) و تأکید بر ارزشهای مهم در قانون، میتواند مؤثر واقع شود و گنجاندن برنامههای درسی جدی که بر صداقت علمی تأکید داشته باشد یکی از بهترین راهکارها خواهد بود.
تقلب در میان کدام گروه از دانشجویان بیشتر است؟
این پژوهشگر علوم اجتماعی در توضیح اینکه چگونه میتوان باورهای اخلاقی دانشجویان را به گونهای تغییر داد که تقلب به عنوان یک رفتار غیرقابل قبول در نظر گرفته شود، در حالی که برخی ممکن است آن را در شرایط خاص قابل توجیه بدانند، میگوید: دانشجویان دارای باورهای اخلاقی ضعیفتر، میزان تقلبشان نیز بیشتر است. باورهای اخلاقی، به معنی اعتقاد فرد به هنجارهای اجتماعی و رعایت قوانین است؛ بدین خاطر، فردی که خود را تحت تأثیر باورهای متعارف درجامعه نبیند، هیچ وظیفه اخلاقی برای همنوا بودن و رعایت قوانین در نظر نمیگیرد.
باورهای اخلاقی به مثابه فیلترهای رفتاری عمل میکنند؛ بدین گونه که قویتر شدن باورهای اخلاقی، هزینه رفتارهای متقلبانه را برای دانشجویان افزایش میدهد.
وی با تأکید براینکه باورهای اخلاقی ضعیفتر با سرپیچی از قوانین اجتماعی، فرد را در مسیرهای عقلانی مخالف با هنجارهای جمعی و مشروع جامعه قرار میدهد، بیان میکند: در چنین وضعیتی، فرد مشارکت در رفتارهای متقلبانه را حق بدیهی و طبیعی خود به منظور منتفع شدن از مزایای بیشتر آکادمیک و اجتماعی، حتی به بهای فریبکاری و غیراخلاقی بودن آن به حساب میآورد و به میزانی که افراد رفتارهای مربوط به تقلب دانشگاهی را یاد میگیرند و آنها را همچون گرایشهای خودشان میپذیرند، تعاریف مطلوب یا غیرمطلوبی برای تقلب دانشگاهی مطرح خواهند کرد.
تقسیمبندی تقلب
این استاد دانشگاه با تأکید براینکه تقلب دانشگاهی را میتوان به دو دسته تقلب مربوط به آزمونها و تقلب در کارهای مکتوب تقسیم کرد، میافزاید: علاوه براین، دستهبندیهایی نیز بر پایه تعریف علمی ارائه شده است که همگی زیرمجموعه تقلب دانشگاهی یا عدم صداقت علمیاند و شامل تقلب (در آزمونها و تکالیف درسی)، سرقت علمی، جعل علمی، تحریف علمی و تسهیلِ تقلب برای دیگران میشود.
وی ادامه میدهد: امروزه دانشگاهها از فناوریهای آموزشی مختلفی برای تسهیل آموزش و ارزشیابی استفاده میکنند؛ ازجمله این فناوریها، استفاده از بستر فضای مجازی برای آموزش و ارزیابی دانشجویان است که وابستگی به زمان و مکان را بهطور قابل توجهی کاهش میدهد، با این حال، استفاده از این فناوریها گاهی اوقات امکان تقلب را نیز افزایش داده است، بهطور خاص، فناوریهای آموزش برخط همواره با نگرانی درباره تقلب آزموندهندگان همراه بوده است.
شرمساری از تقلب
علیوردینیا با تأکید بر اینکه مجازاتهای غیررسمی مانند احساس گناه و شرمساری میتواند به کاهش تقلب دانشگاهی کمک کند، میگوید: اما اینکه آیا تنها این مجازاتها کافیاند یا نیاز به تغییرات بنیادی در نظام آموزشی داریم؟ پرسش مهمی است که برای پاسخ به آن باید به بررسی تأثیرات فرهنگی و اجتماعی بر رفتار دانشجویان و نحوه کنترل تقلب پرداخته شود.
وی با اشاره به اینکه مفهوم شرمساری یکی از سازوکارهای اولیهای است که بر بازیگران فردی تأثیر میگذارد و ساختار و فرهنگ جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد، میافزاید: در جوامعی که تنها بر شرمساری تأکید دارند، این احساس منجر به تقویت بیگانگی، خردهفرهنگهای مخالف و در نهایت بزهکاری میشود که میتواند نرخهای بالاتری از تقلب و جرم را نسبت به جوامعی که بازپذیری را ارتقا میدهند، ایجاد کند.استاد جامعهشناسی دانشگاه مازندران همچنین ادامه میدهد: در برخی جوامع، تأکید زیادی بر انگ زدن به مجرمان وجود دارد، در حالی که دیگر جوامع بیشتر بر پاسخگو نگه داشتن آنها تمرکز دارند و در نتیجه مجرمان را به جامعه بازمیپذیرند؛ بنابراین، هر جامعهای رویکرد خاص خود را در برخورد با جرم و کنترل آن دارد که براساس ویژگیهای فرهنگی منحصر بهفرد آن شکل میگیرد.
علیوردینیا در این موضوع به اهمیت ادغام فرهنگی تأکید دارد و میگوید: مهمترین عامل در کنترل جرم، التزام فرهنگی به شرمساری است، در این رویکرد، «شرمساری بازپذیرکننده» مؤثرتر از «شرمساریهای غیربازپذیر» است، چرا که این نوع شرمساری پیوند بیشتری میان فرد و جامعه ایجاد میکند و مردم از ترس شرمساری بیشتر در چارچوب هنجارهای اجتماعی عمل میکنند.
وی میافزاید: درخصوص تقلب دانشگاهی، این تعامل میان شرمساری بازپذیرکننده و میزان اجتماعگرایی در گروههای دانشجویی اهمیت ویژهای دارد. در چنین جوامعی، تأثیرات این سازوکارهای فرهنگی و اجتماعی میتواند موجب کاهش نرخ تقلب شود.
تئوری انتخاب عقلانی
این پژوهشگر علوم اجتماعی درخصوص اینکه چرا برخی دانشجویان با وجود آگاهی از پیامدهای منفی تقلب، همچنان به این رفتار رو میآورند، عنوان میکند: به نظر میرسد تئوری انتخاب عقلانی میتواند در توضیح این پدیده مؤثر باشد؛ این نظریه، انسانها را کنشگرانی عاقل میداند که بهطور عقلانی به ارزیابی هزینهها و منافع رفتارهای خود میپردازند.
علیوردینیا ادامه میدهد: براساس نظریه انتخاب عقلانی، رفتارهای انحرافی بهویژه تقلب، براساس محاسبات فردی از منافع و هزینهها شکل میگیرند. این محاسبات میتواند شامل منافع حاصل از تقلب مانند کسب نمرات بهتر، کاهش استرس و صرفهجویی در زمان، در مقابل هزینههای بلندمدت و احتمال محرومیت از تحصیلات باشد.
وی با اشاره به اینکه در این نظریه، دانشجویان تصمیم میگیرند آیا در تقلب شرکت کنند یا نه، اظهار میکند: براساس ارزیابیهای شخصی از منافع و هزینهها، منافع این رفتار میتواند به دلایل فردی و موقعیتی متفاوت باشد، مانند فشار خانواده برای گرفتن نمرات بالا یا انگیزههای شخصی برای ارتقای موقعیت فردی.
این تحلیلها نشان میدهد برای کاهش تقلب دانشگاهی، باید به عوامل فرهنگی و موقعیتی که موجب ایجاد انگیزه برای این رفتارها میشود، توجه ویژهای داشته باشیم. در این خصوص مدیران و سیاستگذاران دانشگاهی میتوانند با توجه به عوامل انگیزشی و موقعیتی که منافع حاصل از تقلب را بیشتر از هزینههای آن میکنند، راهکارهایی را برای کاهش یا جلوگیری از تقلب در محیطهای علمی اتخاذ کنند.
علیوردینیا ادامه میدهد: ایجاد و تشویق بسترهای فرهنگی دانشگاهی که به جای تمرکز صرف بر نمرات درسی، بر پرورش استعدادهای متناسب با نیازهای اجتماعی تأکید دارند، میتواند بهعنوان راهکاری برای کاهش انگیزههای تقلب عمل کند. تقویت فرهنگ دانشگاهی و هنجارهای اخلاقی در سطح کلان، میتواند تقلب را در نظر دانشجویان رفتاری پرهزینه و غیرعقلانی جلوه دهد؛ همچنین، بهرهگیری از تکنیکهای آموزشی و اعمال مجازاتی برای تأدیب دانشجویان انگیزهدار میتواند موقعیتهای انحرافی پیش روی آنها را کاهش دهد.
وی با تأکید بر اینکه پیشگیری از تقلب نیازمند اقداماتی است که بتواند میزان تقلب و همچنین ترس از آن را کاهش دهد، میگوید: این اقدامات محدود به تلاشهای قانونی و دستگاه قضایی نیست، بلکه باید در سطوح عمومی و خصوصی نیز اجرا شود؛ بنابراین، پیشگیری از تقلب علمی باید هم به صورت رسمی و هم غیررسمی مورد توجه قرار گیرد. برای پیشگیری از تقلب، شناخت کامل مسئله، ویژگیها و تحولات آن ضروری است تا در برنامهریزیها و سیاستگذاریها بهطور مؤثر وارد عمل شویم. علاوه بر این، نحوه مدیریت و کنترل این مسئله نیز اهمیت دارد.
برای مشاهده دیگر مطالب مرتبط با اخبار دانشگاهی روی لینک کلیک کنید