کد خبر: 15494
دوشنبه 17 شهریور 1404 - 17:00
دوشنبه 17 شهریور 1404 - 17:00

فلسفه باورنکردنی آب ریختن پشت سر مسافر؛ رسمی که ریشه‌اش در عجیب ترین داستان تاریخ است + فیلم

سوفیانیوز: از نظر فلسفی و نمادشناسانه، آب همیشه مظهر پاکی، برکت، حیات و روانی بوده. وقتی خانواده یا دوستان آب رو پشت سر کسی که به سفر می‌ره می‌ریزن، درواقع با این کار می‌خوان سفر اون شخص مثل آب روان و بی‌مانع باشه، پاک و ایمن پیش بره، و به‌سلامتی به مقصد برسه و برگرده.

به گزارش سرویس چندرسانه ای سوفیانیوز، هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظیفه می‌کرد. هرمزان که یکی از فرمانداران جنگ قادسیه بود. بعد از نبردی در شهر شوشتر و زمانی که هرمزان در نتیجه خیانت یک نفر با وضعی ناامید کننده روبرو شد، نخست در قلعه‌ای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری، فرمانده تازیها آگاهی داد که هر گاه او را امان دهد، خود را تسلیم وی خواهد کرد. ابوموسی اشعری نیز موافقت کرد از کشتن او بگذرد و ویرا به مدینه نزد عمربن الخطاب بفرستد تا خلیفه درباره او تصمیم بگیرد. با این وجود، ابوموسی اشعری دستور داد، تمام 900 نفر سربازان هرمزان را که در آن قلعه اسیر شده بودند، گردن بزنند . ( البلاذری، فتوح البُلدان، به تصحیح دکتر صلاح‌الدین المُنَجَّذ (قاهره: 1956)، صفحه 468)

پس از اینکه تازیها هرمزان را وارد مدینه کردند، ... لباس رسمی هرمزان را که ردائی از دیبای زربفت بود که تازیها تا آن زمان به چشم ندیده بودند، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را که «آذین» نام داشت بر سرش گذاشتند و وی را به مسجدی که عمر در آن خفته بود، بردند تا عمر تکلیف هرمزان را تعیین سازد. عمر در گوشه‌ای از مسجد خفته و تازیانه‌ای زیر سر خود گذاشته بود . هرمزان، پس از ورود به مسجد، نگاهی به اطراف انداخت و پرسش کرد: «پس امیرالمؤمنین کجاست؟» تازیهای نگهبان به عمر اشاره‌ای کردند و پاسخ دادند: «مگر نمی‌بینی، آن امیرالمؤمنین است.»


برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید