کد خبر: 15963
سه شنبه 8 مهر 1404 - 08:00
سه شنبه 8 مهر 1404 - 08:00

حکایت گلستان سعدی با خسرو شکیبایی: حکمت تلخ لقمان در کاروانی در یونان؛ تقصیر از خود ماست! / باب دوم در اخلاق درویشان حکایت شماره 19 + فایل صوتی و نسخه‌های قدیمی

سوفیانیوز: در این بخش از مطالب فرهنگ و هنر سوفیانیوز اشعار کهن و شیرین گلستان سعدی باباب دوم در اخلاق درویشان؛ حکایت شماره 19 را مطالعه می کنید همراه ما باشید. شنبه‌ و سه‌شنبه هر هفته منتظر بخش بعدی گلستان سعدی باشید.

به گزارش سرویس چندرسانه ای سوفیانیوز، سعدی معلم بی‌چون‌وچرای همه ماست. از همان کودکی با حکایت‌هایش خو گرفته و نکات ریز اخلاقی و آنچه باید باشیم و نباید باشیم را از او فراگرفته‌ایم. ابیات نغز و داستان‌های پرحکمتش بر سر زبان بزرگ‌ترهای ما و حتی نسل پیش از آنها بود و در کوچه و بازار هم نقل او را می‌شنیدیم. گاه حتی اگر پی ضرب‌المثلی را بگیریم به سعدی می‌رسیم که چه ساده اما پرمایه مفهومی را در بیت و یا مصرعی برای ما بازگو کرده است. سعدی نقش پررنگی نه‌تنها در آموزش که در پرورش ما دارد و کیست که وام‌دار این استاد سخن‌پرور نباشد؛ او که بهترین وصف برای آثارش سهلِ ممتنع بودن آنهاست. کافی است اندکی از این آثار را خوانده باشیم تا این وصف دکتر شفیعی کدکنی در باب آثار سعدی که گفته است «آثار سعدی دارای مخاطب انسانی است» برای ما به‌وضوح مشخص شود. سعدی جامع و کاملا انسانی می‌نویسد و آنچه در ابیات و حکایاتش آمده همگی برخاسته از یک زندگی روزمره و قابل‌ادراک برای همه اشخاص است.

جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد، همان خسیس. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.

باب‌های گلستان سعدی

گلستان سعدی علاوه بر دیباچه شامل هشت باب است که «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فواید خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت» و «آداب صحبت» نام دارند. حکایات سعدی در حین موجز بودن سرشار از پند هستند. او استاد خلاصه گفتن است و گاه حتی در یک جمله تمام معنا را به خواننده منتقل می‌سازد.

سعدی قصه‌گو!

و این شیوه اوست که حکایاتش را با ابیاتی عجین می‌سازد. گلستان سعدی آمیخته از داستان و حکایت است. اگرچه درون همان داستان‌ها هم گاه پند و اندرزی نهفته است اما سعدی قالب داستان را برای بیان آن موضوع انتخاب کرده است. در کل اما می‌توان گفت که نغز و شیرین بودن آنهاست که سبب شده تا نسل به نسل و دهان‌به‌دهان نقل شوند و تا به امروز ماندگار باشند:

معصیت از هر که صادر شود ناپسندیده است و از علما ناخوب‌تر که علم سلاح جنگ شیطان است و خداوند سلاح را چون به اسیری برند شرمساری بیش برد.

شیوه‌ی روایت در حکایت‌های گلستان سعدی

سعدی در روایت‌هایش در گلستان گاه به شیوه‌ای معمولی و از ابتدا تا انتهای ماجرا پیش می‌رود و در میانه‌ها فرازوفرود دارد و جریان را برای مخاطب خود تعریف می‌کند اما در موارد اندکی به شیوه‌ای هیجان‌انگیزتر اوج ماجرا را در ابتدای آن قرار داده و داستانش را از همان نقطه اوج شروع می‌کند.

ساختار بسیاری از حکایات گلستان سعدی ترکیبی از مسائل اجتماعی و نکات اخلاقی است. او طنز را در قالب این حکایات و روایات ریخته و گاه حتی خواننده را در تمام طول داستان میخکوب می‌کند. سعدی استاد قرار دادن تضادها در مقابل هم و در یک روایت است. به‌خوبی از پس شرح و تفصیل هردو برآمده و به زیبایی هرچه‌تمام‌تر نتیجه‌گیری می‌کند. او از اینکه پند خود را به‌صورت مستقیم به روی مخاطب بیاورد واهمه‌ای ندارد، هرچند گاه اندرزهایش را در لفاف داستان می‌پیچد و همین‌طور که خواننده را پیش می‌برد آنها را در جان او می‌ریزد. استاد سخن مناظره را نیز می‌پسندیده و از این شیوه هم بهره برده است.

سعدی

باب دوم در اخلاق درویشان: حکایت شماره 19


کاروانی در زمین یونان بزدند و نعمتِ بی‌قیاس ببردند.

بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شَفیع آوردند و فایده نبود.

چو پیروز شد دزدِ تیره‌روان

چه غم دارد از گریهٔ کاروان؟!

لقمان حکیم اندر آن کاروان بود.

یکی گفتش از کاروانیان: مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه‌ای گویی تا طرفی از مالِ ما دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود.

گفت: دریغ کلمهٔ حکمت با ایشان گفتن.

آهنی را که موریانه بخورد

نتوان برد از او به صِیقَل زنگ

با سیه‌دل چه سود گفتن وعظ؟

نرود میخِ آهنی، در سنگ

همانا که جرم از طرف ماست.

به روزگارِ سلامت، شکستگان دریاب

که جبرِ خاطرِ مسکین بلا بگرداند

چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی

بده وگرنه ستمگر به زور بستاند

فایل صوتی باب دوم در اخلاق درویشان: حکایت شماره 19

هدفون

معنی حکایت شماره 19، باب دوم گلستان سعدی

کاروانی در سرزمین یونان مورد هجوم دزدان قرار گرفت و تمام دارایی‌های بازرگانان را به یغما بردند. بازرگانان شروع به گریه و زاری کردند و از خدا و پیامبر درخواست شفاعت نمودند، اما این اقدامات نتیجه‌ای نداشت. یکی از اعضای کاروان که لقمان حکیم بود، درخواست شد تا به دزدان نصیحت کند تا شاید بخشی از اموال را بازگردانند. لقمان پاسخ داد که نصیحت به اینان بی‌فایده است زیرا دل‌هایشان سخت و سیاه شده و کلام حکمت در آنان تأثیری ندارد. او به کاروانیان یادآوری کرد که شاید تقصیر از سوی خودشان بوده که در زمان‌های خوب به نیازمندان کمک نکرده‌اند و حالا دچار این بلا شده‌اند.

تصاویر نسخه های قدیمی گلستان سعدی

فانوس خیال

گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران

گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران

کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ 1259 هجری قمری

کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ 1259 هجری قمری

کلیات سعدی نسخهٔ 1034 هجری قمری

کلیات سعدی نسخهٔ 1034 هجری قمری

گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال 1271 هجری قمری

گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال 1271 هجری قمری

گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال 1011 هجری قمری

گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال 1011 هجری قمری


برای مشاهده سایر بخش های گلستان سعدی با سوفیانیوز همراه باشید.