کد خبر: 19584
یکشنبه 25 آبان 1404 - 05:30
یکشنبه 25 آبان 1404 - 05:30

وصیت عاشقانه‌ای غزل اهلی شیرازی و صدای پر از بغض رشید کاکاوند؛ شعری که حتی اشک‌ها هم تاب بیان اندوه بی‌پایانش را ندارند/ خاکم بیاد قامت دلجوی او کنید...+ ویدئو

سوفیانیوز: در این قسمت با شعر خوانی احساسی استاد رشید کاکاوند از اهلی شیرازی در خدمتتان هستیم. خوشحال میشویم همراه ما باشید.

به گزارش سرویس چندرسانه سوفیانیوز، رشید کاکاوند (زادهٔ 1346 در نیشابور) دکتر ادبیات فارسی، شاعر، داستان‌نویس، ترانه‌سرا، پژوهشگر ادبیات فارسی، مجری رادیو و تلویزیون و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی است. دوره کارشناسی ادبیات را در دانشگاه علامه طباطبایی، فوق لیسانس در دانشگاه آزاد کرج و دکتری ادبیات فارسی را دردانشگاه کردستان در سنندج خوانده و اکنون عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه آزاد کرج است. کاکاوند به تفأل حافظ و قصه‌گویی نیز معروف است.


محمد بن‌ یوسف اهلی شیرازی (زادهٔ 858 هجری قمری در شیراز – درگذشتهٔ 942 هجری قمری در شیراز) شاعر قرن نهم و دهم هجری است.

اهلی در سرودن انواع شعر استاد بود و آنچنان که از شعرش مشخص است مطالعهٔ وسیعی روی دیوانهای شاعران پیش از خود دارد. در غزلیات او تأثیر حافظ و سعدی و همچنین شیوهٔ وقوعی تحت تأثیر شاعران این مکتب همچون بابا فغانی شیرازی دیده می‌شود. او در قصیده‌سرایی تحت تأثیر اساتید قصیده‌سرایی است و قصایدی مصنوع به شیوهٔ سلمان ساوجی ساخته است. مثنوی سحر حلال او که ذوبحرین و ذوقافیتین است در پاسخ به مثنویهای کاتبی نیشابوری سروده شده است. او در خاتمۀ مثنوی شمع و پروانه، خود را در فن مثنوی، فرزند کوچک نظامی و جامی می‌خواند.

اهلی با توجه به مقام استادیش در شعر، مورد توجه پادشاهان، امیران و وزیران بود. او افرادی از هر سه دودمان تیموریان هرات، آق قویونلوها و صفویان را ستوده است که از میان آنها می توان به امیر علیشیر نوایی، سلطان یعقوب آق قویونلو، شاه اسماعیل صفوی، نجم ثانی و شماری از امرا و وزرای معاصرش را برشمرد.

آرامگاه اهلی در شیراز در جوار حافظ قرار دارد.

جایم بروز واقعه پهلوی او کنید

او قبله من است رخم سوی او کنید

نخلی برآورید بلند و به سایه اش

خاکم بیاد قامت دلجوی او کنید

محراب وار بر سنگ مزار من

نقشی بصورت خم ابروی او کنید

در بیستون برید مرا پیش کوهکن

جای شهید عشق به پهلوی او کنید

بوی وفا اگر نشنیدید از کسی

بویی بخاک تربتم از بوی او کنید

زنار بت پرستی خود می برم بخاک

یعنی که رشته کفنم موی او کنید

در شیشه یی کنید کلاب سرشک من

وانرا که یار کشت کفن شوی او کنید

تلقین من که هندوی زنار بسته ام

حرفی ز سحر نرگس جادوی او کنید

تعویذ دوستی است که اهلی نوشته است

این را بیاد گار ببازوی او کنید

غزل شمارهٔ 526


برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنیدد.


.