(ویدئو) احساسیترین شعرخوانی عبدالجبار کاکایی از مولانا/ گفت لبم ناگهان نام گل و گلستان…
سوفیانیوز: شعرخوانی عبدالجبار کاکایی از غزل پرمغز مولانا. این غزل عرفانی به شیوایی، سرگردانی عارف در مسیر عشق و دغلیهای جهان را به تصویر میکشد. کاکایی با لحنی شیوا ابیاتی چون "بس که مرا دام شعر از دغلی بند کرد..." را قرائت و تفسیر میکند. این ویدئو ترکیبی دلنشین از ادب معاصر و عرفان کهن است.
به گزارش سرویس چندرسانهای پایگاه خبری سوفیانیوز، این ویدئو شامل شعرخوانی زیبای عبدالجبار کاکایی، شاعر و ترانهسرای معاصر ایرانی، است که بخشهایی از یک غزل مشهور مولانا را قرائت میکند. این غزل که با مضامین عرفانی و عاشقانه درهم آمیخته، به مسئلهی سرگردانی سالک در پی معشوق و گمراه شدن در دامهای دنیوی میپردازد.
کاکایی در این اجرا با لحنی شیوا و بیانی متأثر، ابیاتی چون:
"گفت لبم ناگهان / نام گل و گلستان / آمد آن گلعذار کوفت مرا بر دهان"
"پیش چو من کیقباد / چشم بدم دور باد / حیف نباشد که تو یاد کنی از کیهان؟"
"بس که مرا دام شعر از دغلی بند کرد / تا که ز دستم بشُد یار سوی گلستان"
را میخواند. او در حین خوانش، اشاره میکند که مولانا گویا قصد بیان نکتهای را داشته، اما "شعر حواسش را پرت کرده" و او را به سمت زیباییهای خود کشانده است. این غزل به زیبایی، عمق و پیچیدگیهای جهانبینی مولوی را به نمایش میگذارد.
برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید