راه کارهای مقابله با طلاق عاطفی و 7 نشانه اصلی آن را بشناسید

1. انتقادهای دائمی و بی دلیل

وقتی کسی در یک رابطه احساس نارضایتی عمیق می کند، ممکن است این نارضایتی را در قالب انتقادهای مکرر و بی دلیل نشان دهد. ناگهان، عادت های ساده شما که قبلاً برایش عادی بود، آزاردهنده به نظر می رسند. انگار که هر کاری می کنید، درست نیست.

این نشانه، فراتر از یک بحث ساده است. انتقادها حالت سازنده خود را از دست می دهند و بیشتر شبیه حملات شخصی می شوند. این یک راه ناخودآگاه برای فاصله گرفتن و توجیه احساس جدایی است. اگر احساس می کنید در یک میدان مین قدم می زنید و هر لحظه ممکن است مورد انتقاد قرار بگیرید، شاید وقت آن رسیده که ریشه ی این رفتار را بررسی کنید.

برای مثال: فرض کنید شریک زندگی تان همیشه عاشق دستپخت شما بوده است. اما مدتی است که هر بار غذا می پزید، به جای تعریف، ایراد می گیرد. مثلاً می گوید: «این غذا خیلی شور است» یا «چرا همیشه از این ادویه استفاده می کنی؟». این انتقادها دیگر برای بهتر شدن غذا نیست، بلکه راهی برای بیان ناخودآگاه نارضایتی او از کل رابطه است.

2. تغییر در ابراز محبت

محبت، زبان مشترک هر رابطه ای است. وقتی این زبان دچار لکنت می شود، باید نگران شد. اگر شریک زندگی تان به تدریج از محبت های فیزیکی (آغوش، بوسه، لمس) و کلامی (کلمات عاشقانه، تعریف و تمجید) فاصله می گیرد، می تواند یک نشانه مهم باشد.

این علامت، صرفاً یک نوسان خلقی نیست. اگر این کاهش محبت مداوم باشد و جای خود را به سردی یا بی تفاوتی بدهد، به این معنی است که پیوند عاطفی رابطه در حال ضعیف شدن است.

برای مثال: شریک زندگی تان همیشه قبل از بیرون رفتن از خانه شما را می بوسید یا وقتی کنار هم بودید دستتان را می گرفت، اما حالا دیگر این کارها را انجام نمی دهد. یا شاید قبلاً به شما می گفت که چقدر دوستتان دارد، اما حالا این جملات محبت آمیز از زبانش حذف شده اند. این کاهش مداوم و تدریجی محبت، نشان دهنده یک تغییر عمیق در احساسات او نسبت به رابطه است.

3. افزایش استقلال و دوری از هم

استقلال فردی در یک رابطه سالم بسیار مهم است، اما زمانی که این استقلال به یک باره و به شکلی غیرمعمول افزایش می یابد، می تواند نشانه یک مشکل باشد. اگر شریک زندگی تان به طور ناگهانی برنامه هایی را که قبلاً با هم انجام می دادید، به تنهایی یا با دوستانش می گذراند و شما را از دایره ی برنامه هایش حذف می کند، شاید در حال آماده شدن برای زندگی بدون شماست. به همین دلیل است که بسیاری برای رسیدن به استقلال، قید رابطه را می زنند و خودپارتنری را انتخاب می کنند.

برای مثال: اگر قبلاً با هم به پیاده روی می رفتید، حالا ترجیح می دهد تنهایی یا با دوست دیگری برود. اگر عادت داشتید با هم فیلم ببینید، حالا به تنهایی سینما می رود. این استقلال ناگهانی، می تواند راهی برای ایجاد فاصله و جدایی تدریجی باشد.

4. دوری عاطفی

فاصله گرفتن فیزیکی را می توان نادیده گرفت، اما فاصله گرفتن عاطفی را نه! اگر گفتگوهای عمیق و شخصی شما به مکالمات سطحی و روزمره تبدیل شده است، یک هشدار جدی است. وقتی شریک زندگی تان دیگر احساساتش را با شما به اشتراک نمی گذارد، یا از صحبت درباره ی مسائل مهم طفره می رود، یعنی یک دیوار بین شما ایجاد شده است.

این فاصله، نتیجه ی ناامنی درونی است. شاید او نمی داند چگونه احساسات واقعی اش را بیان کند یا از واکنش شما می ترسد. بنابراین، تصمیم می گیرد از نظر عاطفی عقب نشینی کند تا خودش را در برابر این درد محافظت کند.

برای مثال: همیشه عادت داشتید در پایان روز، در مورد دغدغه ها و اتفاقات روزتان با هم صحبت کنید. اما حالا وقتی از او می پرسید «روزت چطور بود؟»، فقط با یک «خوب بود» یا «مثل همیشه» پاسخ می دهد. یا وقتی از یک موضوع حساس مثل آینده کاری تان حرف می زنید، او سریعاً بحث را عوض می کند یا با یک پاسخ کوتاه، مکالمه را می بندد. این تغییر نشان می دهد که او دیگر تمایلی به باز کردن دنیای درونی خود برای شما ندارد.

5. کاهش علاقه به حل اختلافات

در هر رابطه ای، بحث و اختلاف نظر طبیعی است. اما زمانی که یکی از طرفین علاقه و تلاشی برای حل این اختلافات نشان نمی دهد، یعنی اهمیتی به بهبود رابطه نمی دهد. به جای تلاش برای آشتی، او به سادگی از بحث ها فرار می کند، مسائل را نادیده می گیرد یا می گذارد همه چیز به حال خود رها شود.

این بی تفاوتی، نشانه پایان است. این رفتار نشان می دهد که او دیگر انرژی و تمایلی برای سرمایه گذاری عاطفی در رابطه ندارد.

برای مثال: قبلاً وقتی با هم مشکلی داشتید، او تا حل نشدن مسئله دست بردار نبود و تلاش می کرد با صحبت کردن به یک راه حل مشترک برسید. اما حالا وقتی اختلافی پیش می آید، شانه هایش را بالا می اندازد و می گوید: «بی خیال، ارزشش رو نداره» یا «حالا بعداً حرف می زنیم». این بی تفاوتی، نشان می دهد که دیگر برایش مهم نیست که مشکلات رابطه حل شوند یا نه.

6. افزایش تحریک پذیری و کج خلقی

آیا احساس می کنید شریک زندگی تان مدام از کوره در می رود؟ آیا کوچک ترین اشتباه شما باعث خشم او می شود؟ این تحریک پذیری غیرعادی، معمولاً ریشه در نارضایتی عمیق دارد. او در واقع از رابطه خسته شده است و این خستگی را در قالب عصبانیت به شما منتقل می کند.

این کج خلقی، نشانه ناراحتی درونی است. او به جای اینکه مشکل اصلی را مطرح کند، از طریق عصبانیت و پرخاشگری، نارضایتی اش را بروز می دهد.

برای مثال: فرض کنید یک بار غذای مورد علاقه اش را برایش آماده می کنید، اما او فقط به خاطر اینکه نمک غذا کمی کم است، از کوره در می رود و با لحنی تند شروع به غر زدن می کند. یا وقتی در حال رانندگی هستید، به خاطر یک اشتباه کوچک شما در ترافیک، با عصبانیت به شما پرخاش می کند. این واکنش های شدید و نامتناسب، نشان دهنده یک خستگی و نارضایتی عمیق است که به بهانه های کوچک بروز پیدا می کند.

7. اجتناب از برنامه ریزی برای آینده

برنامه ریزی مشترک برای آینده، یکی از محکم ترین ستون های هر رابطه ای است. اگر شریک زندگی تان از صحبت در مورد تعطیلات بعدی، خرید آینده، یا حتی برنامه ریزی برای آخر هفته طفره می رود، می تواند نشانه عدم اطمینان او نسبت به ادامه رابطه باشد.

این رفتار، یک نشانه روشن از تردید است. وقتی کسی به آینده مشترک اعتقاد ندارد، از تعهد دادن در هر سطحی، حتی یک قرار ساده، دوری می کند.

برای مثال: قبلاً هر سال برای تعطیلات عید برنامه ریزی می کردید و هیجان داشتید. اما حالا وقتی از او درباره سفر تابستان آینده می پرسید، می گوید: «نمی دانم، حالا تا آن موقع وقت زیاد است» یا «بعداً راجع بهش صحبت می کنیم». این اجتناب از برنامه ریزی برای یک آینده مشترک، نشان می دهد که او دیگر از بودن در این رابطه مطمئن نیست.

منبع: دلگرم