سوفیانیوز
سوفیانیوز: تحصیلات امام خمینی (ره) از مکتب خانه و یادگیری قرائت قرآن در سن 5 سالگی آغاز شد. او تا سن 17 سالگی در خمین به تحصیل پرداخت و سپس برای فراگیری دروس حوزوی به اراک و از آنجا به قم رفت. امام خمینی (ره) در خانوادهای چشم به جهان گشود که در آن تحصیل علم از جایگاه ویژهای برخوردار بود.
به گزارش پایگاه خبری سوفیانیوز به نقل از پرتال امام خمینی، امام خمینی (ره) در طول دوران زندگی تحصیلی از بیش از بیست و پنج معلم و استاد بهره برده است. اساتید ایشان در مقاطع مختلف تحصیلی عبارتند از:
مکتبخانه: امام خمینی (ره) در پنج سالگی به مکتب رفت و در این مقطع از چند معلم بهره برد: ملاابوالقاسم بهشتی، شیخ جعفر، افتخارالعلما، فضل الله رجایی و حمزه محلاتی.
دوره مقدمات حوزه: امام خمینی (ره) در ده سالگی تحصیلات حوزوی خود را آغاز کرد. استادان ایشان در این مقطع عبارتند از: میرزامحمدمهدی نجفی، سیدمرتضی پسندیده، محمدرضا نجفی، محمد گلپایگانی، محمدعلی بروجردی و محمدعلی ادیب.
دوره سطح: در این دوره کتاب هایی چون شرح لمعه، مکاسب، قوانین، رسائل و کفایه الاصول خوانده می شود. امام خمینی (ره) در این درس ها از این استادان بهره برده است: عباس اراکی، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدعلی یثربی.
دوره خارج فقه و اصول: به مرحله عالی درس فقه و اصول که به متن درسیِ خاصی محدود نمی شود درس خارج گفته می شود. امام خمینی (ره) در این مقطع از اساتیدی بهره گرفته است: عبدالکریم حائری یزدی، محمدرضا مسجدشاهی، میرمحمدصادق خاتون آبادی و سیدحسین بروجردی:
اساتید فلسفه و عرفان: استادانی در حوزه مشغول تدریس فلسفه و عرفان بودند و امام خمینی (ره) نزد برخی از آنان تحصیل کرده است: علی اکبر حکمی یزدی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، محمدعلی حکیم ایمانی، محمدعلی شاه آبادی و میرزاجواد ملکی تبریزی.
مقدمه
امام خمینی (ره) افزون بر جایگاه مرجعیت و رهبری انقلاب اسلامی ایران، از شخصیت های علمی جهان اسلام و جامع علوم گوناگون بود و افزون بر استعداد و هوش فوق العاده و محیط خانوادگی مناسب در مقاطع گوناگون تحصیلی از معلمان و استادان ممتاز و شایسته بهره گرفته است که هر یک به تناسب شخصیت علمی و فکری شان در شکل گیری شخصیت علمی و دینی وی اثرگذار بوده اند. ایشان در طول دوران زندگی تحصیلی تا آنجا که ثبت شده است، از بیش از بیست و پنج معلم و استاد بهره برده است. ایشان که احترام و عنایت ویژه ای برای استادان خود قائل بود، اهتمام زیادی در انتخاب استاد داشت و حتی حرکات دست و سر استاد را دارای اثر روی شاگرد می دانست؛ چه رسد به تقوا و پای بندی به مسائل شرعی، و از این رو توجه ویژه ای در پی گیری انتخاب استاد برای فرزند خود سیداحمد خمینی داشت.
بخش اول: دوره مکتبخانه
در گذشته آموزش خط و قرآن و مقداری ادبیات فارسی و عربی بخشی از آموزه های مکتبخانه ها بود. امام خمینی (ره) در پنج سالگی به مکتب رفت و قرآن و ادبیات فارسی را در خمین فرا گرفت. در این مقطع از چند تن معلم و مربی بهره برد:
ملاابوالقاسم بهشتی: مکتبخانه بهشتی نزدیک خانه پدری امام خمینی (ره) و نخستین کانون آموزشی و تربیتی ایشان بود. بهشتی به توانمندی جسمی کودکان نیز توجه داشت و در زمان فراغت، شاگردان را به ورزش کشتی وا میداشت.
شیخ جعفر: امام خمینی (ره) چنان که خود نوشته است، نزد شیخ جعفر، پسرعموی مادر خود درس های ابتدایی را خوانده است.
افتخارالعلما: میرزامحمد معروف به افتخارالعلما از مکتبخانه داران خمین در حدود سال 1322ق نیز از معلمان ابتدایی امام خمینی (ره) بود. وی یک روز در میان، داستان زندگی انبیا(ع) و ائمه(ع) را برای شاگردان خود درس می گفت و گاهی مادرش که زنی باسواد و در حساب و نجوم و ادبیات عرب مهارت داشت، به جای او درس می گفت. افتخارالعلما لهجه لری داشت و فردی بی باک و متهور و در ارتقای فرهنگ مردم خمین مؤثر بود.
فضل الله رجایی: امام خمینی (ره) در مکتبخانه فضل الله رجایی فرزند ملاحسین خوانساری، نزدیک مسجد اسماعیل بیگ خمین نیز درس خوانده است. وی عموی مادر امام خمینی (ره) و مورد احترام مردم و علمای خمین بود و به علوم نجوم و ریاضیات و عربی تسلط داشت.
حمزه محلاتی: محلاتی استاد خط امام خمینی (ره) در مدرسه جدید (احمدیه) بود.
بخش دوم: دوره مقدمات حوزه
امام خمینی (ره) در ده سالگی تحصیلات حوزوی خود را آغاز کرده و دوره مقدمات را که آغاز دوره طلبگی شمرده می شود و معمولاً ادبیات عرب، منطق و اصول عقاید به طلبه درس داده می شود، در خمین و اراک و بخشی از آن را در قم فرا گرفته است. استادان او در این مقطع عبارت بودند از:
میرزامحمدمهدی نجفی: نجفی، فرزند میرزااحمد، دایی امام خمینی (ره) از استادان دوره مقدمات ایشان بود. وی در مسجد جامع خمین امام جماعت بود و مردم را ارشاد می کرد. نجفی دستی در سیاست داشت و به رخدادهای سیاسی و اجتماعی واکنش نشان می داد. وی گرچه با جنبش مشروطه همراه نبود، اما با خان ها و اربابانِ ستمگر منطقه مبارزه می کرد و در مبارزات علما علیه کارهای دین ستیزانه رضاشاه پهلوی نیز شرکت داشت. با وجود مخالفت رضاشاه با لباس روحانیت و مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) وی هرگز لباس روحانیت را از تن درنیاورد و در منزلش عزاداری امام حسین(ع) برپا می کرد و در سال 1315 درگذشت و در قم به خاک سپرده شد.
سیدمرتضی پسندیده: پسندیده برادر بزرگ امام خمینی (ره) نیز از استادان دوره مقدماتی ایشان بود. امام خمینی (ره) چنان که خود نوشته است، در ادبیات بخشی از کتاب سیوطی و مطول و همچنین بخشی از منطق و در عقائد، کتاب شرح الباب الحادی عشر را نزد پسندیده خوانده است؛ چنان که نزد وی آموزش خط نیز می دید. پسندیده که در شکل گیری شخصیت امام خمینی (ره) مؤثر بود، عالمی شجاع و جسور بود و از آغاز جوانی با جریان های سیاسی مرتبط بود و در جریان نهضت اسلامی امام خمینی (ره) نیز از حامیان ایشان بود و نامه های خود را به ایشان با عبارت «روحی فداک» آغاز می کرد. امام خمینی (ره) برای پسندیده احترام ویژه ای قائل بود و در نامه های خود نیز با احترام از ایشان یاد و درباره ایشان سفارش می کرد؛ چنان که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بسیار به وی احترام می گذاشت و جلوتر از وی نیز حرکت نمیکرد.
محمدرضا نجفی: نجفی، فرزند محمدجواد مجتهد، پسرعمه و شوهر خواهر امام خمینی (ره)، از استادان آغازین منطق ایشان بوده است. وی فاضلی برجسته و دارای رساله عملیه بود و رساله ای نیز در باب نماز جماعت از وی باقی مانده که به کوشش سیدمرتضی پسندیده چاپ شده است. گزارشی وجود دارد که نشان می دهد ماموران رضاشاه وی را زیر نظر داشته اند. نام وی در مصالحه نامه های باقی مانده به چشم میخورد.
محمد گلپایگانی: امام خمینی (ره) در سال 1339ق برای تحصیل به اراک رفته است و بخش دیگری از منطق را نزد محمد گلپایگانی از استادان مدرسه سپهدار اراک به پایان برده است.
محمدعلی بروجردی: امام خمینی (ره) بخشی دیگر از کتاب مُطوّل را در حوزه اراک نزد محمدعلی بروجردی خوانده است.
محمدعلی ادیب: امام خمینی (ره) بخش پایانی کتاب مُطوّل را پس از ورود به قم نزد محمدعلی ادیب تهرانی که در مدرسه فیضیه درس می داد فرا گرفته است. رابطه ادیب تهرانی با ایشان افزون بر رابطه استاد-شاگردی، رابطه پدرانه بود. وی به حجره امام خمینی (ره) در مدرسه دارالشفا رفت و آمد میکرد.
بخش سوم: دوره سطح حوزه
در حوزه علمیه پس از گذراندن درس ها ادبیات عرب و منطق، در فقه کتاب هایی چون شرح لمعه و مکاسب و در اصول فقه آثاری چون معالم الاصول، قوانین، رسائل و کفایه الاصول خوانده می شود. امام خمینی (ره) در این درس ها از این استادان بهره برده است:
عباس اراکی: امام خمینی (ره) شرح لمعه را نزد آقاعباس اراکی ادریس آبادی از استادان مدرسه سپهدار اراک خوانده است. وی که طبق گزارشی دیگر، عباس تهرانی نامیده شده است، مورد توجه امام خمینی (ره) و نزدیک به بیست سال بیمار بود و ایشان در بیشتر پنجشنبه ها از وی عیادت میکرد. تهرانی نیز ارادت فوق العاده ای به امام خمینی (ره) داشت.
سیدمحمدتقی خوانساری: خوانساری از استادان مقطع سطح امام خمینی (ره) در قم بود. وی عالمی اجتماعی و مبارز بود و در مبارزات استقلال طلبانه عراق علیه انگلیس شرکت کرد و مدتی به دست دشمن اسیر شد و پس از پایان اسارت در مسائل اجتماعی ایران وارد شد. امام خمینی (ره) به خوانساری بسیار ابراز علاقه می کرد؛ افزون بر شرکت در نماز جماعت وی در مدرسه فیضیه و مهمان کردن استاد در خانه، در دوره نقاهت به عیادت او در همدان رفت و پس از درگذشت ایشان در این شهر در مرگش بسیار گریست. به درخواست امام خمینی (ره) سیدحسین بروجردی گروهی را به استقبال جنازه خوانساری در ورود به قم فرستاد و بر جنازه ایشان نماز گزارد. امام خمینی (ره) برای طلاب و مردم از مجاهدتهای خوانساری در نبرد با انگلیس و اسارت وی به دست متجاوزان، یاد می کرد. خوانساری نیز با امام خمینی (ره) دوستی عمیق داشت. وی به خانه امام خمینی (ره) می رفت و در جلسات سیاسی مشترک علما در خانه ایشان شرکت میکرد.
سیدعلی یثربی: امام خمینی (ره) درس های سطح را نزد سیدعلی یثربی کاشانی در قم کامل کرده است. ایشان که از این استاد خود با احترام یاد می کرد در پایان درس به همراه وی در درس خارج عبدالکریم حائری یزدی حاضر میشدند.
امام خمینی (ره) از استاد درس معالم الاصول خود نیز یاد کرده است؛ اما نام او معلوم نیست. ایشان گفته است وی بسیار محجوب و کمرو بود و شرم و حیای او مانع از استفاده کامل از وی میشد.
بخش چهارم: دوره خارج فقه و اصول
مرحله عالی درس فقه و اصول که به متن درسیِ خاصی محدود نمیشود و تحصیل مسئله محور است نه متن محور و استاد دیدگاه های خود را نیز مطرح میکند، درس خارج گفته میشود. امام خمینی (ره) در این مقطع نیز از چند تن از استادان بهره گرفته است:
عبدالکریم حائری یزدی: امام خمینی (ره) بخش عمده درسهای خارج فقه و اصول را (از سال 1345 تا 1355ق/ 1305 تا 1315ش) نزد عبدالکریم حائری یزدی خوانده است. از نگاه علمی و معنوی و طول مدت تحصیل، وی از مهم ترین استادان امام خمینی (ره) بوده استو ایشان در نوشتههای خود از وی به «شیخنا العلامه» تعبیر می کند؛ چنان که در سروده های خود حائری را با تعابیری چون ابر بخشایشگر، دریای سخاوتمند، گنج نعمت، پشت و پناه مسلمانان، گنجینه دانش سلف، پناهگاه بزرگان علم و دین و ملجا طلاب علم، پشت و ملجا اسلامیان و پشتیبان کشتی اسلام، ابر فیض، پرچم دار عدالت و حجت کبرا پس از صاحب زمان، مایه عزت و کرامت و ابر رحمت برای قم یاد کرده است؛ نیز در سخنی، او را گوهرکم نظیر علم و تقوا و از نوادر روزگار برشمرده که با آن جایگاه علمی و اجتماعی، ساده میزیست، روی زمین می نشست و در خانه کار میکرد. امام خمینی (ره) اهمیت تاسیس حوزه علمیه قم به دست حائری را کمتر از تاسیس جمهوری اسلامی ایران نمی شمرد و معتقد بود در صورت حضور حائری در زمان انقلاب اسلامی، او نیز از فرصت پیش آمده استفاده میکرد و به تاسیس نظام اسلامی دست میزد. ایشان در مباحث اصولی و فقهی دیدگاههای استاد را مطرح و به تجزیه و تحلیل و نقد آن میپرداخت.
محمدرضا مسجدشاهی: مسجدشاهی از سال 1344 تا نیمه 1346ق در قم به تدریس مشغول بود. وی عالمی غیور و مبارز بود. او از آقانورالله اصفهانی در مقابله با اقدامات ضد دینی رضاشاه پهلوی حمایت کرد و برای حمایت از وی در سال 1306ش به همراه عده ای دیگر از علما به قم هجرت کرد. امام خمینی (ره) از مسجدشاهی با عنوان علامه، متکلم، فقیه اصولی و ادیب متبحر یاد کرده است و خود را از افراد ثابت قدم درس وی شمرده که در تمام مدت حضور مسجدشاهی در قم از وی استفاده کرده است. ایشان وی را شخصیت بافضیلتی معرفی کرده که سرعت بیانش مانع از مفهوم شدن مطالب بلند و پرمغزش می شد. ایشان در کتاب مکاسب محرمه، دیدگاه های مسجدشاهی را به صورت مفصل مطرح و از او تجلیل کرده و نقدهایی نیز بر وی وارد کرده است؛ نیز در بحث مجاز از بحث های الفاظ در علم اصول فقه، مبنای این استاد خود را نقل و تقویت کرده است. نظر ایشان در بحث غنا متاثر از نظر مسجدشاهی است. وی که از استادان فقه و اصول امام خمینی (ره) بوده است، دانش عروض و قافیه را نیز به ایشان آموخته است و امام خمینی (ره) رساله وی را در این فن استنساخ کرده و بخشی از فلسفه غرب، ازجمله کتاب نقد فلسفه داروین نوشته مسجدشاهی را نزد مولف خوانده است.
میرمحمدصادق خاتون آبادی: امام خمینی (ره) در مدت حضور خاتون آبادی از علمای اصفهان در جریان نهضت آقانورالله اصفهانی در قم در سال 1346ق، در درس فقه و اصول او شرکت کرد. وی که از شاگردان برجسته آخوند محمدکاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی بوده است و شاگردانی مانند سیدحسین بروجردی و جلال الدین همایی داشته است، جد مادری سیدمحمد حسینی بهشتی است و امام خمینی (ره) شیفته بیان و دانش وی بود؛ چنان که پس از بازگشت استاد به اصفهان از تعطیلی درس وی ناراحت شد و با دیده گریان استاد را بدرقه کرد؛ چنان که در دیدار سیدمحمدرضا بهشتی با ایشان به تفصیل درباره شخصیت آن استاد سخن گفته و خاطرنشان ساخته است که مردم به درستی وی را نشناختند.
سیدحسین بروجردی: پس از مهاجرت سیدحسین بروجردی در محرم 1364ق/ دی 1323ش به قم، امام خمینی (ره) چنان که خود نوشته است، برای استفاده از درس و تقویت موقعیت بروجردی در درس وی شرکت کرد و از درس فقه و اصول ایشان بهره گرفت و درس اصول وی را می نوشت. بعدها این تقریرات به نام لمحات الاصول منتشر شد. امام خمینی (ره) برای اقامت بروجردی در قم و موفقیت وی برای اداره حوزه علمیه فعالیت زیادی کرد. ایشان با همه جایگاه علمی و حوزوی در برابر بروجردی دوزانو و مؤدب می نشست و گفته شده تا استاد زنده بود به احترام ایشان برای تدریس بر منبر ننشست. ایشان در برنامه ریزی برای اداره حوزه قم، به بروجردی مشورت می داد و افزون بر یادکرد از زهد و ساده زیستی و تقوای بروجردی درس ایشان را سازنده و مجتهدپرور می شمرد و به طلاب یادآور می شد حضور ایشان در قم یادآور مجالس درس علمای بزرگی چون شیخ طوسی است. بروجردی نیز برای امام خمینی (ره) جایگاه ویژه ای در نظر داشت و در کارهای حساس با ایشان مشورت میکرد. وی در سفر به مشهد در تیر 1324، حوزه قم را به امام خمینی (ره) سپرد.
بخش پنجم: درس های فلسفه
با وجود فضای ضد فلسفه در قم در عصر امام خمینی (ره)، استادانی در حوزه مشغول تدریس فلسفه بودند و امام خمینی (ره) نیز نزد برخی از آنان تحصیل کرده است:
علی اکبر حکمی یزدی: حکمی یزدی، در قم به تدریس حکمت، ریاضیات و هیئت مشغول بود. ایشان بارها از جایگاه مهم حکمی یزدی و قدرنشناسی برخی از مقدسان سخن گفته و او را از فیلسوفان بزرگ و از علمای صادق و پرهیزکار شمرده و یادآور شده است بزرگانی مانند سیدمحمدتقی خوانساری و میرزا محمدتقی اشراقی نزد ایشان درس خوانده اند. امام خمینی (ره) نیز ریاضیات، هیئت و حساب و شرح چغمینی و هیئت قدیم را از میرزاعلی اکبر حکمی یزدی آموخته است. امام خمینی (ره) در فلسفه خود را شاگرد سیدابوالحسن رفیعی قزوینی میداند؛ ولی برخی گفته اند که ایشان بخشی از کتاب اسفار ملاصدرا را نزد حکمی یزدی خوانده و سپس به دلیل اختلاف نظر در شیوه تدریس، درس او را ترک کرده است.
سیدابوالحسن رفیعی قزوینی: رفیعی قزوینی پس از تاسیس حوزه علمیه قم برای تقویت و استفاده از درس حائری یزدی به قم رفت و ضمن استفاده از درس وی، به تدریس مشغول شد. امام خمینی (ره) از درس فلسفه وی استفاده کرده است و به مدت چهار سال شرح منظومه ملاهادی سبزواری و قسمتی از کتاب اسفار صدرالمتالهین را نزد وی خوانده است. بنا به گزارشی دیگر، امام خمینی (ره) چند روزی بیشتر در درس اسفار ایشان شرکت نکرده است؛ زیرا منظومه را نزد ایشان به گونه ای خوانده که خود را از این درس بی نیاز می دیده است. ایشان وجود رفیعی قزوینی را نیز برای حوزه و تحکیم بنیان های اعتقادی طلاب لازم می شمرد و بسیار تلاش کرد او را در حوزه نگه دارد و به سیدمصطفی خمینی و هم بحث او سیدجلال الدین آشتیانی توصیه کرد مانع از هجرت رفیعی قزوینی از حوزه قم به قزوین شوند. رفیعی قزوینی نیز احترام خاصی برای امام خمینی (ره) قائل بود و ایشان را عالمی بسیار فاضل، وارسته و مهذب و بانظم می دانست. رفیعی قزوینی در زمان حیات حائری یزدی به قزوین بازگشت و طالبان حکمت برای استفاده از محضر وی به قزوین می رفتند. وی در سال های پایانی عمر خود، تهران را محل سکونت خود قرار داد و در مسجد جمعه تهران امام جماعت بود. امام خمینی (ره) نیز در تابستانی که در تهران بود در نماز جماعت او شرکت می کرد. قزوینی به نمازگزاران مسجد خود سفارش کرد در صورت تاخیر او، برای اقامه نماز جماعت به امام خمینی (ره) اقتدا کنند. وی از مبارزه امام خمینی (ره) علیه رژیم پهلوی حمایت می کرد و در وقت تبعید ایشان به ترکیه طی نامه ای خطاب به سفارت ترکیه از امام خمینی (ره) با عنوان «مهمان عالی قدر» یاد کرد که قدم به خاک ترکیه نهاده است و ایشان را یکی از مراجع بزرگ اسلام و نمونه کامل علم و فضیلت معرفی و بر ضرورت احترام ایشان تاکید کرد.
محمدعلی حکیم ایمانی: امام خمینی (ره) در حدود بیست سالگی در یکی از سفرهای تابستانی به خوانسار از محمدعلی حکیم ایمانی، استاد فلسفه بهره برده است.
بخش ششم: درس های عرفان و غیر آن
در زمان تحصیل امام خمینی (ره) در قم برخی از شخصیتهای بزرگ حوزه مانند محمدعلی شاه آبادی درس های عرفان و اخلاق عمومی و خصوصی داشتند که امام خمینی (ره) در برخی از مجالس آنان شرکت میکرده است:
محمدعلی شاه آبادی: بیشترین استفاده امام خمینی (ره) در علوم معنوی و عرفانی از محمدعلی شاه آبادی بوده است. شاه آبادی در سال 1347ق از تهران به قم رفت و به تدریس مشغول شد. امام خمینی (ره) از طریق صادق شاه آبادی، برادرزاده محمدعلی شاه آبادی با وی آشنا شد و کتاب شرح فصوص الحکم، منازل السائرین، مصباح الانس و بخش هایی از فتوحات مکیه را نزد وی خواند و در درس اخلاق ایشان شرکت می کرد. ایشان شش تا هفت سال در درس شاه آبادی شرکت کرد و او را در فلسفه و عرفان استادی کامل می شمرد. پس از مهاجرت شاه آبادی به تهران، ایشان در هر فرصت برای بهره گیری از استاد به تهران می رفت. شاه آبادی دین را با دولت و عرفان را با سیاست پیوند زده بود و در برابر اقدامات ضد دینی رضاشاه پهلوی می ایستاد و در منبر به صراحت از وی انتقاد می کرد. امام خمینی (ره)، شاه آبادی را دریای دانش که همواره حرف تازه ای دارد، شمرده و یادآور شده است اگر شاه آبادی هفتاد سال نیز تدریس می کرد، درس ایشان را ترک نمی کرد. شاه آبادی تاثیر زیادی بر شکل گیری شخصیت امام خمینی (ره) گذاشت و ابعاد عرفانی، سیاسی و اجتماعی ایشان تا حدودی مرهون ارتباط با شاه آبادی بوده است. شیوه مبارزاتی شاه آبادی بر مقاومت و ایستادگی امام خمینی (ره) در برابر رژیم پهلوی تاثیر می گذاشت. امام خمینی (ره) تعلیقه خود بر فصوص الحکم و مصباح الانس را به موازات شرکت در درس شاه آبادی نوشته است. امام خمینی (ره) از حق حیات شاه آبادی به گردن خود یاد کرده و خود را از عهده شکر آن عاجز شمرده است.
میرزاجواد ملکی تبریزی: ملکی تبریزی از شاگردان ملاحسینقلی همدانی و از استادان اخلاق حوزه علمیه قم بود. وی عالمی ستم ستیز بود و سردمداران رژیم پهلوی را به بنی امیه و بنی عباس تشبیه می کرد و مردم را از همکاری با آنان برحذر می داشت. برخی گفته اند امام خمینی (ره) از سال 1340 تا 1343ق در درس اخلاق خصوصی و نماز جماعت ملکی تبریزی در مسجد بالاسر فاطمه معصومه(ره) شرکت کرده است؛ اما امام خمینی (ره) خود تصریح کرده است که ایشان شاگرد ملکی تبریزی نبوده و تنها دو جلسه در درس وی شرکت کرده و آن را نپسندیده است. ایشان برای ملکی تبریزی جایگاه ویژه ای قائل بود و از وی با عناوین «برخی از اعاظم مشایخ از اهل سیر و سلوک معرفت» و «شیخ جلیل القدر» و «عارف بالله» یاد کرده و علاقه مندان به تهذیب نفس را به مطالعه کتاب های وی راهنمایی کرده است. ایشان به زیارت قبر ملکی تبریزی در قبرستان شیخان قم می رفت؛ چنان که در سال 1357 پس از بازگشت از سفر تبعید، بر سر قبر وی حاضر شد.
ابوالقاسم کبیر قمی: کبیر قمی از یاران عبدالکریم حائری یزدی در تاسیس حوزه قم بود. امام خمینی (ره) مدت کوتاهی در درس وی شرکت کرد، و برخی به نقل از امام خمینی (ره) مدت آن را شش ماه شمرده اند و دلیل عمده آن بهره گیری از نفس های قدسی و مسائل اخلاقی و عرفانی مطرح شده در درس این عالم پارسا بود. ایشان در نماز جماعت این استاد شرکت میکرد و به دیدار وی در منزلش میرفت؛ چنان که سبک زندگی او را الگوی خوبی برای طلاب شمرده است.
محمدعلی اراکی: اراکی از شاگردان باسابقه حائری یزدی نیز مدت کوتاهی برای امام خمینی (ره) تفسیر صافی درس گفته است. اراکی مورد توجه خاص امام خمینی (ره) بود؛ چنان که به وقت بیماری اراکی، خطاب به پزشکانِ معالج زحمات آنان را عبادت خواند و به مراقبت از ایشان سفارش کرد. اراکی نیز از امام خمینی (ره) با احترام کامل یاد میکرد و از غیرت دینی و شجاعت ایشان ابراز شگفتی میکرد. او نهضت امام خمینی (ره) را همانند نهضت عاشورا در جهت احیای دین میدانست و همواره از آن حمایت میکرد.
بخش هفتم: اجازه نقل حدیث
امام خمینی (ره) از برخی استادان اجازه روایت دریافت کرده است؛ چنان که در آغاز کتاب شرح چهل حدیث اجازه روایت کافی را از طریق محمدرضا مسجدشاهی، شیخ عباس قمی، سیدمحسن امین عاملی و سیدابوالقاسم دهکردی اصفهانی به محمدباقر مجلسی و از طریق وی به محمدبن یعقوب کلینی، صاحب کتاب کافی رسانده است. محمدعلی شاه آبادی نیز اجازه روایت مفصلی برای امام خمینی صادر کرده است.