سوفیانیوز
سوفیانیوز: خاطرات شیرین از دوران تحصیل خودتان را با ما به اشتراک بگذارید تا به نام خودتان منتشر شود. در این بخش هر روز با یک خاطرۀ شنیدنی یا سوتی خندهدار دانشجویان در همراه شما هستیم.
به گزارش سرویس سرگرمی پایگاه خبری سوفیانیوز، ماه رمضان بود و من آن شب نزد دوستان دانشجویم مهمان بودم ، آن شب بچه ها بعد از مدتها می خواستند غذای خوب و خوشمزه ای درست کنند. ماکارونی غذای پیشنهادی همه بود. بعد از توافق الهام با کمک زهرا سحری آن شب را آماده کردند. بوی غذا تمام خانه را پر کرده بود معلوم بود که حسابی خوشمزه شده، همگی شکم ها را صابون زده و از اینکه امشب مثل شب های قبل از تخم مرغ آب پزخبری نیست خوشحال بودند . نیمه شب فاطمه با صدای ساعت زودتر از همه بیدار شده سفره را پهن کرده و آماده کرده بود و بعد یکی یکی بچه ها را بیدار کرد. خلاصه بعد از شستن دست و صورت همگی کنار سفره نشستیم . بوی نامطبوعی اتاق را فرا گرفته بود. نگاهی به طرف ماکارونی وسط سفره انداختیم ، ماکارانی ها کاملا لزج و چسبنده شده بود و تغییر رنگ داده بودند، الهام کمی از آن را به طرف دهانش برد اما با شنیدن بو و طعم آن دچار تهوع شد . همگی متحیرانه یکدیگر را نگاه می کردیم ، یعنی ... . ناگهان زهرا سریع بلندشد و به طرف آشپزخانه رفت، اندکی بعد با شیشه روغن مایع برگشت رو به فاطمه کرد و گفت; از این روغن روی ماکارانی ریختی و فاطمه با سر تایید کرد . زهرا گفت: امروز یک بطری بزرگ مایع ظرفشویی گرفتم و چون ظرف آن بزرگ بود استفاده از آن مشکل بود به ناچار مقداری از آن را درون شیشه خالی روغن مایع ریختم و حالا فاطمه اشتباهی به جای روغن، مایع ظرفشویی روی غذا ریخته. با شنیدن صدای زهرا مانده بودیم بخندیم یا گریه کنیم . خلاصه آن شب هم با کمال تاسف مثل شبهای پیش تخم مرغ آب پز زینت سفره شد و ...
خاطرهساز امروز: مریم از دانشگاه پیامنور جهرم
برای مشاهده مطالب دیگر در حوزۀ سرگرمی، کلیک کنید.