کد خبر: 15540
چهارشنبه 19 شهریور 1404 - 12:00
چهارشنبه 19 شهریور 1404 - 12:00

عجیب‌ترین بیت سعدی که با احساسات علی ضیا زنده شد / عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرود؛ بعضی از زخم‌ها جاش میمونه + ویدئو

سوفیانیوز: در این فیلم عاشقانه ترین غزل سعدی با شعرخوانی زیبای علی ضیا را بشنوید و لذت ببرید.

به گزارش سرویس چندرسانه ای سوفیانیوز، مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی شاعر و نویسندهٔ بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. تخلص او «سعدی» است که از نام اتابک مظفرالدین سعد پسر ابوبکر پسر سعد پسر زنگی گرفته شده است. وی احتمالاً بین سالهای 600 تا 615 هجری قمری زاده شده است. در جوانی به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و به تحصیل ادب و تفسیر و فقه و کلام و حکمت پرداخت. سپس به شام و مراکش و حبشه و حجاز سفر کرد و پس از بازگشت به شیراز، به تألیف شاهکارهای خود دست یازید. وی در سال 655 ه.ق سعدی‌نامه یا بوستان را به نظم درآورد و در سال بعد (656 ه.ق) گلستان را تألیف کرد. علاوه بر اینها قصاید، غزلیات، قطعات، ترجیع بند، رباعیات و مقالات و قصاید عربی نیز دارد که همه را در کلیات وی جمع کرده‌اند. وی بین سالهای 690 تا 694 هجری قمری در شیراز درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.

آن شکرخنده که پُرنوش دهانی دارد

نه دل من که دل خلقِ جهانی دارد

به تماشای درخت چمنش حاجت نیست

هر که در خانه چُنو سرو روانی دارد

کافران از بت بی‌جان چه تمتع دارند؟

باری آن بت بپرستند که جانی دارد

ابرویش خم به کمان ماند و قد راست به تیر

کس ندیدم که چنین تیر و کمانی دارد

علت آنست که وقتی سخنی می‌گوید

ور نه معلوم نبودی که دهانی دارد

حجت آنست که وقتی کمری می‌بندد

ور نه مفهوم نگشتی که میانی دارد

ای که گفتی مرو اندر پی خون خواره خویش

با کسی گوی که در دست عنانی دارد

عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرود

هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد

سعدیا کشتی از این موج به در نتوان برد

که نه بحریست محبت که کرانی دارد

غزل شمارهٔ 174


برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید