من ندانستم که عشق این رنگ داشت..؛ زیباترین شعر خاقانی با شعرخوانی کمنظیر دکتر امیرحسین ماحوزی/ شوخی که نیس بزرگترین قصیدهسرای تاریخ شعر و ادب فارسی

سوفیا نیوز: با یکی از زیباترین اشعار خاقانی و شعرخوانی و توضیح جالب دکتر امیرحسین ماحوزی همراه ما باشید.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر سوفیا نیوز، افضلالدّین بدیل بن علی خاقانی شروانی متخلّص به خاقانی (520 قمری در شروان - 595 قمری در تبریز - تاریخ وفات 581 هجری قمری) از جملهٔ بزرگترین قصیدهسرایان تاریخ شعر و ادب فارسی بهشمار میآید. از القاب مهم وی حسان العجم میباشد. آرامگاه او در شهر تبریز است. خاقانی از سخنگویان قویطبع و بلندفکر و یکی از استادان بزرگ زبان پارسی و در درجهٔ اول از قصیدهسرایان عصر خویش است. توانایی او در استخدام معانی و ابتکار مضامین در هر قصیدهٔ او پدیدار است.
متن شعر
من ندانستم که عشق این رنگ داشت
وز جهان با جان من آهنگ داشت
دستهٔ گل بود کز دورم نمود
چون بدیدم آتش اندر چنگ داشت
عافیت را خانه همچون سیم رفت
زآنکه دست عقل زیر سنگ داشت
صبر بیرون تاخت از میدان عشق
در سر آمد زانکه میدان تنگ داشت
از جفا تا او چهار انگشت بود
از وفا تا عهد صد فرسنگ داشت
دل بماند از کاروان وصل او
زآنکه منزل دور و مرکب لنگ داشت
نالهٔ خاقانی از گردون گذشت
کارغنون عشق تیز آهنگ داشت
برای شنیدن شعر و داستانهای صوتی کلیک کنید.