داستان به چاه انداختن مادر توسط پسر شرو / زیباترین شعر یحیی دولتآبادی با صدای مجذوبکننده رشید کاکاوند

ساعدنیوز: در این فیلم زیباترین شعر یحیی دولتآبادی با صدای مجذوبکننده رشید کاکاوند را بشنوید و لذت ببرید.
به گزارش سرویس چندرسانه ای سوفیانیوز، رشید کاکاوند (زادهٔ 1346 در نیشابور) دکتر ادبیات فارسی، شاعر، داستاننویس، ترانهسرا، پژوهشگر ادبیات فارسی، مجری رادیو و تلویزیون و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی است. دوره کارشناسی ادبیات را در دانشگاه علامه طباطبایی، فوق لیسانس در دانشگاه آزاد کرج و دکتری ادبیات فارسی را دردانشگاه کردستان در سنندج خوانده و اکنون عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه آزاد کرج است. کاکاوند به تفأل حافظ و قصهگویی نیز معروف است.
سید یحیی دولتآبادی (18 دی 1241–4 آبان 1318) شاعر، خوشنویس، نویسنده وقایع مشروطیت و پس از مشروطیت، سومین رهبر جامعه ازلیان ایران و از مؤسسان نهادهای نوین آموزشی در ایران چون انجمن معارف مدرسهٔ سادات بودهاست. وی ازجمله رجال سیاسی عصر مشروطه و دوران پس از آن تا اوایل حکومت رضا شاه بهشمار میآید و پستهای سیاسی چون چندبار نمایندگی مجلس شورای ملی را در مقاطع متعدد تجربه کرد.
مادری پیرو پریشان احوال
عمر او بود فزون از پنجاه
زن بی شوهر واز حاصل عمر
پسری داشت شرور وخود خواه
روز وشب در پی اوباشی خویش
بی خبر از شرف وعزت وجاه
دیده بود او به بر مادر پیر
یک گره بسته زر گاه به گاه
یک شب آمد بستاند آن زر
بکند صرف عملهای تباه
مادر از دادن زر کرد ابا
گفت رو رو که گناه است گناه
این ذخیرست مرا ای فرزند
بهر دامادیت انشاالله
حمله آورد پسر تا گیرد
آن گره بسته زر خواه مخواه
مادر از جور پسر شیون کرد
بود از چاره چو دستش کوتاه
پسرافشرد گلوی مادر
سخت چندان که رخش گشت سیاه
نیمه جان پیکر مادر بگرفت
برسر دوش وبیفتاد به راه
برد در چاه عمیقی افکند
کز جنایت نشود کس آگاه
شد سرازیر پس از واقعه او
تاکند در ته آن چاه نگاه
ازته چاه به گوشش آمد
ناله ای زار وحزینی ناگاه
آخرین گفته مادر این بود
آه فرزند نیفتی درچاه ...
یحیی دولت آبادی