عاشقانهای برای تمام فصلها؛ این دکلمه شاملو را نباید از دست داد / اکنون میتوانم بگویم که زندگی کرده ام+ ویدئو
سوفیانیوز: در ادامه دکلمه شاملو با اشعار مارگوت بیکل را مطالعه خواهید کرد.
به گزارش سرویس چندرسانه ای سوفیانیوز، احمد شاملو (21 آذر 1304 در تهران – 2 مرداد 1379 در فردیس، کرج) متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلمنامهنویس، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس و از دبیران کانون نویسندگان بود. او بنیانگذار قالب شعری موسوم به شعر سپید بود که تحولی در شعر نو فارسی پس از شعر نیمایی به شمار میآمد و از این رو او را پدر شعر سپید فارسی مینامند.
بر آنم که زندگی کنم!
پیش از آنکه واپسین نفس را بر آرم
پیش از آنکه پرده فرو افتد
پیش از پژمردن آخرین گل
بر آنم که زندگی کنم
بر آنم که عشق بورزم
برآنم که باشم
در این جهان ظلمانی
در این روزگار سرشار از فجایع
در این دنیای پر از کینه
نزد کسانی که نیازمند منند
کسانی که نیازمند ایشانم
کسانی که ستایش انگیزند
تا در یابم
شگفتی کنم
باز شناسم
که ام
که میتوانم باشم
که میخواهم باشم؟
تا روزها بی ثمرنماند
ساعت ها جان یابد
لحظه ها گران بار شود
هنگامی که میخندم
هنگامی که میگریم
هنگامی که لب فرو میبندم
در سفرم به سوی تو
به سوی خود
به سوی خدا
که راهیست ناشناخته
پر خار
ناهموار
راهی که باری در آن گام میگذارم
که قدم نهاده ام
و سر بازگشت ندارم
بی آنکه دیده باشم شکوفایی گلها را
بی آنکه شنیده باشم خروش رودها را
بی آنکه به شگفت درآیم از زیبایی حیات
اکنون مرگ میتواند فراز آید
اکنون میتوانم به راه افتم
اکنون میتوانم بگویم که زندگی کرده ام
مارگوت بیکل