(ویدئو) یادی کنیم از حکایت بهلول دیوانه و مهمانی قاضی؛ خری که صاحب نادان خود را نجات داد...
سوفیانیوز: روایتی شنیدنی از حکایت ماندگار بهلول دانا و مهمانی قاضی؛ جایی که یک رفتار ساده، پرده از تفاوت ظاهر و حقیقت برمیدارد. این داستان کوتاه و پرمعنا، با نگاهی طنزآمیز اما عمیق، نقدی هوشمندانه بر قضاوتهای سطحی و جایگاه واقعی انسانهاست.
به گزارش سرویس چندرسانهای پایگاه خبری سوفیانیوز، بهلول دانا، یکی از شخصیتهای برجسته و طنزآمیز تاریخ اسلامی، با حکایتهای کوتاه و پندآموز خود همواره الهامبخش بوده است. او در ظاهر دیوانه مینمود، اما در حقیقت با زیرکی و هوشمندی، حقیقتهای عمیق زندگی را به زبان ساده و طنز بیان میکرد.
بهلول در قرن دوم هجری قمری در کوفه میزیست و معاصر هارونالرشید بود. بسیاری او را از شاگردان امام موسی کاظم دانستهاند. هنگامی که از سوی خلفا در معرض خطر قرار گرفت، خود را به دیوانگی زد تا از گزند آنان در امان بماند. با این حال، در موقعیتهای گوناگون با سخنان و رفتارهای ظاهراً ساده اما پرمعنا، مردم و حتی خلفا را به تفکر و اصلاح رفتار دعوت میکرد.
از جمله حکایتهای مشهور او، داستان «پرداخت پول بخار غذا» است؛ جایی که مردی فقیر تنها توانست بخار غذای دیگری را استشمام کند و صاحب غذا از او پول خواست. بهلول با زیرکی، صدای سکهها را به گوش صاحب غذا رساند و گفت همانطور که فقیر از بخار غذا بهره برده، تو نیز از صدای پول بهرهمند شو. این حکایت نشاندهنده عدالتخواهی و نگاه انتقادی او به حرص و طمع انسانهاست.
حکایتهای بهلول، چه در قالب طنز و چه در شکل جدی، همواره بر ارزشهای اخلاقی مانند عدالت، قناعت، صداقت و پرهیز از ظلم تأکید دارند. او با زبان ساده و گاه شوخطبعانه، پیامهای عمیق انسانی را منتقل میکرد و به همین دلیل در فرهنگ اسلامی و ادبیات فارسی جایگاهی ویژه یافته است. بهلول دانا را میتوان نمادی از خرد پنهان در پس ظاهر ساده و حتی دیوانهوار دانست؛ خردی که قرنهاست مردم را به اندیشیدن و اصلاح رفتار فرا میخواند.
برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید