سوفیانیوز
سوفیانیوز: در این ویدئو، شما میتوانید تمامی فلسفههای فکری بزرگان تاریخ را در مدت زمانی کمتر از 8 دقیقه بشناسید. از تفاوتها و شباهتها گرفته تا اصول اصلی هر یک از این مکاتب فکری، این ویدئو شما را به دنیای پر از حکمت و تفکر عمیق میبرد.
به گزارش پایگاه خبری سوفیانیوز، در این ویدئو در 8 دقیقه به توضیح و بررسی فلسفههای فکری میپردازیم، تفاوتها و شباهتهای فلسفههای فکری بزرگان فلسفه را باهم مقایسه میکنیم. به عنوان مثال فلسفهی رواقیون را در ادامه توضیح می دهیم.
فلسفه رواقیون یکی از مکاتب فلسفی است که در دوران باستان و به ویژه در یونان و روم باستان شکل گرفت. این فلسفه که توسط زنون کیتیونی (Zenon of Citium) در اوایل قرن سوم پیش از میلاد پایهگذاری شد، بر اصولی همچون زندگی براساس عقل، هماهنگی با طبیعت، و بیاعتنایی به لذات و رنجهای دنیوی تأکید دارد. رواقیون بر این باور بودند که انسان باید در برابر تمامی شرایط زندگی، چه خوب و چه بد، مقاوم و خونسرد باقی بماند و اجازه ندهد که احساسات و عواطف زودگذر، او را از مسیر درست و عقلانی زندگی منحرف کند.
رواقیون معتقد بودند که طبیعت جهان به شکلی عقلانی و منظم طراحی شده و انسان به عنوان بخشی از این طبیعت باید با آن هماهنگ باشد. این هماهنگی از طریق فضیلتگرایی و پیروی از عقل ممکن میشود. به عقیده رواقیون، هر چیزی که خارج از کنترل انسان است نباید باعث نگرانی یا ناراحتی شود؛ زیرا این امور به طبیعت تعلق دارند و نه به اراده انسان. بنابراین، تمرکز بر کنترل و هدایت خود، به جای تلاش برای تغییر دنیا، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
از دیگر ویژگیهای فلسفه رواقیون، تأکید بر استقلال فردی و بیتوجهی به مسائل دنیوی است. آنها بر این باور بودند که شادی حقیقی از درون انسان میآید و به شرایط بیرونی وابسته نیست. به همین دلیل، رواقیون به خودکفایی و توانایی پذیرش همه چیز با آرامش و متانت تأکید داشتند. این طرز تفکر منجر به دیدگاهی شد که در آن انسانها به عنوان موجوداتی عاقل و فهیم، میتوانند از بند نگرانیهای روزمره رها شوند و به یک زندگی آرام و باوقار دست یابند.
در مقایسه با دیگر فلسفههای فکری، رواقیون تأکید بیشتری بر بیتفاوتی نسبت به لذت و درد، و همچنین پیروی کامل از عقل داشتند. این در حالی است که برخی دیگر از مکاتب فلسفی مانند اپیکوریان، لذت را به عنوان هدف اصلی زندگی مطرح میکردند. رواقیون، بر خلاف این دیدگاه، لذت را گذرا و بیارزش میدانستند و به دنبال آرامش و تعادل درونی از طریق فضیلت و هماهنگی با طبیعت بودند.