سوفیانیوز
هوش بشر به طرز شگفت انگیزی پیچیده است و محققان و فیلسوفان سعی در تعریف آن دارند. در عصر جدید، محققان برای سنجش آنچه مردم میدانند و اینکه چگونه میتوانند با استفاده از استدلال مشکلات را به سرعت حل کنند، به آزمونهای هوش اعتماد کردهاند و این باعث شده است هوش انواع مختلفی را شامل شود.در ادامه با سوفیانیوز همراه باشید تا به بررسی هوش هیجانی بپردازیم.
خیلی از افراد با وجود این که به لحاظ تحصیلی و بهره هوشی نسبت به اطرافیانشان متفاوت می باشند اما متاسفانه نسبت به یک سری از مسائل و روابط اجتماعی خیلی ضعیف عمل می کنند.
شاید بتوان گفت این افراد با وجود داشتن بهره هوشی بالا متاسفانه از هوش هیجانی پایینی برخوردار هستند و همین امر باعث می شود در یک سری از موقعیت ها و فعالیت ها با شکست مواجه شوند. در ادامه به بررسی هوش هیجانی و تاثیر آن بر زندگی فرد می پردازیم.
هوش مجموعه از توانایی های ذهنی می باشد که به ما در انجام بهتر کارها کمک می کند. این توانایی ها فرایندهای غیرقابل مشاهده مانند استدلال، حل مساله، برنامه ریزی، تفکر انتزاعی، قدرت یادگیری و استفاده از زبان می باشد.
پس زمانی که می گوییم فردی هوش بالایی دارد یعنی اینکه او در یک یا چند مورد از مواردی که گفتیم قابلیت های ویژه ای نسبت به سایرین دارد.
هوش هیجانی یعنی بتوانید احساسات و هیجانات خود و دیگران رو بشناسید.مثلا خشم یک هیجان است، بعضی افراد نمی توانند آن را کنترل کنند و یا در جای مناسب از آن استفاده کنند. همینطور ممکن است این هیجان رابه موقع تشخیص ندهند.
در نتیجه این باعث می شود با عصبانیت بی جا در موقعیت هایی که لازم نیست، خشم خود را بروز دهند و دچار مشکل شوند. اما آن هایی که هوش هیجانی بالایی دارند و موقعیت شناسی بالایی دارند و می توانند از هیجانات مختلف خود به خوبی استفاده کنند.
وقتی بدانیم هیجاناتمان را چطور کنترل کنیم و از طرفی هیجان بقیه افراد را هم سریع تشخیص بدهیم طبیعتا رفتارمان بسیار هوشمندانه تر خواهد شد.
مولفه های هوش هیجانی شامل این پنج مهارت هستند:
خودآگاهی یا آگاهی از خویشتن (Self-awareness): این که نقاط قوت و ضعف خود، انگیزهها و ارزشهایمان و نیز تأثیری را که روی دیگران داریم بشناسیم.
خود تنظیمی (Self-regulation): این که تکانهها و انگیزههای لحظهای و خُلق خود را در وضعیت مختلکننده و مزاحم، کنترل کرده یا جهت آنها را تغییر دهیم.
انگیزش (Motivation) و خود انگیزشی (Self-motivation): رسیدن به اهداف و موفقیت به ما انگیزه بدهد و شکست، نتواند به سادگی انگیزهی ما را بگیرد.
همدلی (Empathy): وضعیت احساسی دیگران را درک کنیم و بتوانیم از دریچهی چشم آنها جهان را ببینیم.
مهارت اجتماعی (Social Skill): با دیگران، رابطهی صمیمی ایجاد کنیم تا بتوانیم آنها را به سمتی که میل داریم سوق دهیم.
تعاریف مختلف و مشابهی از هوش هیجانی صورت گرفته است و نمیتوان به صورت دقیق و مشخصی آن را تعریف کرد. اما به طور کلی میتوان تعریفی به شکل زیر از آن ارائه کرد:
توانایی افراد در شناخت احساسات خود و دیگران، تشخیص و تمییز احساسات متفاوت به صورت خاص و مشخص، استفاده از اطلاعات احساسی برای هدایت رفتار و تفکر، مدیریت عواطف برای هماهنگی با محیط یا دستیابی به هدف.
IQ به معنای ضریب هوشی است و میزان هوش آکادمیک و تحصیلی و محاسباتی یک فرد را نشان میدهد. معمولا ضریب هوشی افراد توسط آزمونهای استاندارد مشخصی تعیین میشود. سوالاتی از جنس محاسبه و منطق و توالی که زمان محدودی برای پاسخگویی به آنها اختصاص داده میشود. کسانی که به خوبی از عهده آزمون ضریب هوشی برمیآیند، اغلب در زمینه تحصیلات موفقتر عمل میکنند و تا زمانی که تحت تأثیر احساسات قرار نگیرند عملکرد بهتر و منطقی تر از افراد با IQ پایینتر دارند. ضریب هوشی یک مشخصه است که از زمان تولد ثابت است و اگر دچار حادثهای نشود تغییر نمیکند.
اما EQ به معنای هوش هیجانی است و نشاندهنده توانایی فردی در شناخت، کنترل، ارزیابی، کنترل احساسات و تأثیر آن بر تصمیمگیریها است. درحالی که افراد با سطح EQ بالا، لزوماً دارای دانش آکادمیک بالایی نیستند، اما عملکرد بهتری در محیطهای کاری و اجتماعی از خود نشان میدهند، چرا که این این افراد خودآگاهی بیشتری دارند و بهتر میتوانند برخوردهای خود را تنظیم کنند، مسئولیت کارهای خود را راحتتر میپذیرند و با دیگران همدلی میکنند. برخلاف IQ افراد میتوانند EQ خود را بهبود دهند و با آموزش و تمرین بتوانند شناخت بیشتری از احساسات خود داشته باشند و بهتر تأثیرات آن بر تصمیمات خود را کنترل کنند.
همانطور که می دانید باهوش ترین افراد موفق ترین افراد زندگی نیستند. شما احتمالاً کسانی را می شناسید که دانش آموزان خوبی هستند اما از نظر اجتماعی ناتوان هستند و در کار یا روابط شخصی شکست می خورند.
هوش یا ضریب هوشی (IQ) به تنهایی برای دستیابی به موفقیت در زندگی کافی نیست. بله، ضریب هوشی شما می تواند به شما در ورود به دانشگاه کمک کند، اما این ضریب هوش هیجانی شماست که باعث می شود در مقابله با استرس و هیجانات در امتحانات موفق شوید.
ضریب هوشی و هوش هیجانی با کمک هم می توانند به طور موثری باعث افزایش عملکرد شما شوند. حالا در ادامه سعی می کنیم تا مهمترین فواید هوش هیجانی را توضیح دهیم:
هوش هیجانی بالا می تواند به شما کمک کند تا فرایند های اجتماعی در محیط کار را بشناسید، با همکاران تعامل بهتری کنید و به آن ها بهتر راهنمایی و انگیزه دهید. پس هوش هیجانی می تواند شما را در محیط کارتان متمایز نماید.
وقتی نوبت به ارزیابی داوطلبان استخدامی می رسد، امروزه بسیاری از شرکت ها، هوش هیجانی را به اندازه مهارت های فنی مهم می دانند و از آزمون های EQ قبل از استخدام استفاده می کنند.
شما اگر نتوانید هیجانات خود را کنترل کنید، احتمالاً نمی توانید از پس استرس برآیید. این مساله می تواند منجر به مشکلات جدی سلامتی شود. استرس کنترل نشده فشار خون را بالا می برد، سیستم ایمنی را سرکوب می کند، خطر حمله قلبی و سکته را افزایش می دهد، باعث ناباروری می شود و روند پیری را تسریع می کند.
اولین قدم برای بهبود هوش هیجانی یادگیری نحوه کنار آمدن با استرس است.
هیجانات و استرس کنترل نشده همچنین می تواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد و شما را مستعد اضطراب و افسردگی کند. اگر هیجانات خود را درک نکنید، ایجاد روابط قوی برای شما نیز دشوار خواهد بود. این به نوبه خود می تواند احساس تنهایی و انزوایی در شما ایجاد کند و مشکلات روانی را بیش از پیش تشدید کند.
درک و کنترل احساسات به شما کمک می کند احساسات خود را بهتر بیان کرده و احساس دیگران را نیز بفهمید. این به شما کمک می کند تا به طور موثرتری ارتباط برقرار کنید و روابط محکم تری را در محل کار و زندگی شخصی خود ایجاد نمایید.
همسو بودن با هیجانات و احساسات خود در خدمت یک هدف اجتماعی است و شما را به سایر افراد و دنیای اطراف وصل می کند. هوش هیجانی می تواند به شما برای کشف دوستان جدید، کاهش دشمنی ها و مدیریت استرس اجتماعی کمک کند. سیستم عصبی ما از طریق روابط اجتماعی متعادل شده و باعث می شود تا احساس دوست داشته شدن و خوشبختی کنیم.
اکنون که با هوش هیجانی آشنا شدهاید و اهمیت آن در زندگی و محیط کار را متوجه شدهاید، میتوانید از طریق روشهای زیر هوش هیجانی خود را تقویت کنید.
دیدگاه ما نسبت به خود با آن دیدگاهی که دیگران از ما دارند متفاوت است. از اطرافیان خود بپرسید واکنش شما زمانی که آنها هیجان زده میشوند چگونه است؛ پاسخهایی که دریافت میکنید به شناخت بهتر از خودتان کمک میکند.
دقت کردن به نکات ریز در رفتار خود و دیگران باعث میشود که واکنشها و عملکرد خودتان در شرایط مختلف را ببینید و مشکلات آن را بفهمید. به احساسات خود توجه داشته باشید و تلاش کنید احساساتتان را خوب و بهموقع بشناسید.
سعی کنید قبل از انجام کار یا صحبت کردن به اندازه چند ثانیه تأمل و تفکر کنید. این کار شاید به نظرتان ساده و آسان بیاید اما اکثر اوقات به دلیل عواملی مانند استرس و عصبانیت فراموش میشود. مکث کردن را با تأمل و صبر پیش از پاسخ به پیامها، یا ارسال نظرات در شبکههای اجتماعی تمرین کنید.
از دید دیگران به ماجرا و اتفاقات نگاه کنید، خودتان را به جای آنها بگذارید و سعی کنید حس و واکنش خودتان در آن شرایط را تصور و تجسم کنید. این تمرین علاوه بر ابراز همدردی و ایجاد ارتباط قوی با فرد مقابل، باعث میشود تصمیم بهتری در شرایط احساسی و هیجانی بگیرید.
از هر فرصتی برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده کنید. به گفتوگو با افراد بپردازید و آنها را بشناسید، البته باید به نحوه مکالمه و شرایط محیط نیز توجه داشته باشید و متناسب با آن صحبت کنید. صرفا صحبت و مکالمه به هر شکلی کارآمد نیست، به نحو درست و مناسب و محترمانه گفتوگو کنید. افزایش و بهبود روابط اجتماعی باعث افزایش هوش هیجانی میشود.
یکی از نشانههای افراد با هوش هیجانی بالا این است که میتوانند شناخت خوبی از احساسات افراد داشته باشند و ویژگیهای آنها را حدس بزنند. اگر میخواهید این مهارت را در خود تقویت کنید، فیلم، ویدئو و یا برنامههای تلویزیونی را بی صدا تماشا کنید و سعی کنید احساسات افراد از حالت چهره و حرکات دست و بدن آنها تشخیص داده و درک کنید.
هنگامی که رفتار و گفتار خودتان و دیگران را بهدقت مشاهده کنید میتوانید نسبت به خود و دیگران با مراعات رفتار کنید. اگر وقت کافی صرف کنید و بهدقت همهی جوانب را در نظر بگیرید، میتوانید زاویهی دید و واکنشی صحیحتر نسبت به خودتان و دیگران به دست بیاورید.
تمرین کنید که با فروتنی به صحبتهای دیگران گوش دهید. فروتنی این معنی را نمیدهد که به خودتان اعتماد نداشته یا حرفی برای گفتن ندارید. فروتنی ویژگی فوقالعادهای محسوب میشود چرا که در این حالت به جای جلب توجه دیگران، روی آنها تمرکز میکنید تا از آنها بیاموزید و حتی زمانی که با احساساتشان موافق نیستید احساساتشان را درک کنید.
در این مقاله سعی شد که به طور جامع و ویژه در مورد هوش هیجانی صحیت کنیم.
با افزایش اطلاعاتتان در این زمینه و تلاش برای کسب مهارت و افزایش هوش هیجانی خودتان می توانید فرد موفق تری در رابطه ی میان فردی با خودتان و یا برون فردی و با دیگران و در هر مکان و موقعیتی مثل خانه، محیط کار، دانشگاه و ... باشید و از عهده چالش هایی که ممکن است هر زمانی برایتان پیش بیاید به خوبی بر بیایید.