سوفیانیوز
سوفیانیوز: در بسیاری از داستانهای مربوط به امپراتوری ایران، نقش زنان نادیده گرفته شده یا به عنوان شخصیتهای فرعی حرمسرا به تصویر کشیده شدهاند، اما در واقعیت، ملکههای ایران باستان استقلال اجتماعی و اقتصادی داشتند و از قدرت سیاسی زیادی برخوردار بودند.
به گزارش پایگاه خبری سوفیانیوز به نقل از فرادید ، ملکههای ایران باستان، استقلال اجتماعی و اقتصادی داشتند و همین ویژگی، آنها را به سیاستمداران قدرتمندی تبدیل کرده بود. آنها ارتشها را برای فتح سرزمینهای جدید رهبری نمیکردند، اما کنترل ثروت و منابع امپراتوری را در اختیار داشتند. ملکههای ایرانی بهعنوان مادران شاهزادههای جدید برای سلسله هخامنشی، تأثیر چشمگیری بر جانشینی سلطنتی و ثروت سیاسی امپراتوری داشتند.
1. آتوسا: نخستین ملکه مادر امپراتوری ایران (حدود 550-476 قبل از میلاد)
ملکه آتوسای اول احتمالاً باشکوهترین زن امپراتوری ایران بوده است. پدرش، کوروش کبیر، مؤسس امپراتوری بود. آتوسا، مِلکی به نام آنتارانتیش در شمال پارت داشت. آنجا او بیش از 100 خدمتکار و کارگر، از جمله خدمتگزار زن آشوری و فرزندانشان، صنعتگرانی از سراسر امپراتوری و یک پزشک یونانی را کنترل میکرد. آتوسا مهمانیهای مجلل را مدیریت میکرد، جایی که مرسوم بود ملکه تمام وظایف تشریفاتی و مذهبی پادشاه غایب را انجام دهد.
2. آماستری: مدافع سلسله (حدود 510-424 قبل از میلاد)
جانشین آتوسا به عنوان ملکه مادر، برجستهترین همسر خشایارشا، آماستری بود. او دختر یکی از متحدان داریوش بزرگ در طول کودتای او بود و ازدواج آماستری با شاهزاده خشایارشا به تحکیم این اتحاد کمک کرد.
3. پروشات: ملکه بزرگ (حدود 470-370 پ. م.)
پروشات از سنین پایین، به نوبه خود یک سرمایهگذار زیرک و مالک اشرافی قدرتمندی بود. پس از ازدواجش با داریوش، پدرشان مجموعهای از دهکدهها و املاک در شمال غربی سوریه را به عنوان دارایی شخصی به پروشات اعطا کرد. در حالی که اردشیر هنوز زنده بود، داریوش اغلب به وظایف خود به عنوان ساتراپ هیرکانی مشغول بود. با این حال، پروشات بیشتر وقت خود را در بابل میگذراند. او ثروت و نفوذ خود را هم به عنوان یک شاهزاده خانم و هم به عنوان مالک زمین در سوریه در مجموعهای از املاک بزرگ در اطراف شهرهای بابل و نیپور گسترش داد. او از این راه به ساتراپهای مصر و ماد و خانواده بازرگان قدرتمند موراشو نزدیک شد.
نقش برجسته سنگ آهکی یک زن ایرانی از مصر، قرن چهارم قبل از میلاد
4. استاتیرای اول: نسل تغییر (حدود 453-380 پ. م.)
برخلاف بسیاری از ملکههای ایران باستان در این فهرست، استاتیرای اول هرگز نتوانست از تمام قدرت خود استفاده کند. تمام دوران تصدی او از دید سیاسی تحتالشعاع پروشات قرار گرفت، اما استاسترا ناتوان نبود. او بیشتر عمرش درگیر نبرد با مادرشوهرش بود. استاتیرا در شورش برادرش دخالتی نداشت و تنها پس از تاجگذاری اردشیر دوم و ملکه شدنش، فعالیت سیاسیاش را آغاز کرد.
زن هخامنشی و خادمان او روی بنای تاریخی از داسسیلیوم، قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد
5. آتوسا دوم: آخرین ملکه واقعی امپراتوری ایران (حدود 380-338 قبل از میلاد)
نگین اسکارابوئید منقوش به صحنه ملاقات یک زن ایرانی و یک نجیبزاده، قرن پنجم قبل از میلاد