سوفیانیوز
سوفیانیوز: اردوگاه کار اجباری آشویتس - بیرکناو، در یک کیلومتری موزه یادشده قرار دارد. تنها چند ساختمان آن قابل بازدید است. بقیه ساختمانها در وضعیتی هستند که ممکن است بر سر بازدیدکننده خراب شوند. بودجهای برای حفظ این محل وجود ندارد.
به گزارش پایگاه خبری سوفیانیوز، گردشگری سیاه شاخهای از صنعت گردشگری است و در مفهوم و تعریف کلی یعنی سفر به مکانهایی که در گذشته محل درد و رنج بشر، از هر طریقی، بودهاند. در کل بازدید از مکانهایی که در گذشته فاجعهای تاریخی، چه به علل انسانی و چه به علل طبیعی، روی داده گردشگری سیاه نام دارد. موضوعی که باید در نظر داشته باشید این است که صفت «سیاه» در پس واژهی گردشگری نشان از سیاه بودن سفرِ گردشگر ندارد و به این معنی نیست که سفر توریستی آن گردشگر سفری سیاه و تاریک است و نباید صورت گیرد، بلکه این صفت نشانگر مقصد گردشگری آن گردشگر است و فقط حکایت از سیاهبودن حادثهای در گذشته مقصد دارد. اتفاقاً گردشگری سیاه میتواند بسیار جذاب باشد و هیچ دلیل ندارد که صفت سیاه را روی سفر گردشگری که مثلاً به چرنوبیل در اوکراین سفر کرده بگذاریم. خود این سفر میتواند هم تراز با مطالعهی چند کتاب تاریخی باشد.
در سال 2009 "انجمن آشویتس بیرکناو" پایهگذاری شد. این انجمن برای حفاظت و مرمت اردوگاه کار اجباری از اروپا و آمریکا و همهجای دنیا تقاضای کمک مالی کرد. 120 میلیون یورو وعده داده شد. آلمان قول ارائه نیمی از آن را داد. دیگر کشورهای اتحادیه اروپا، آمریکا و حتی ترکیه وعده کمک دادند. پنج سال از آن زمان گذشته و هنوز نیمی از پول وعده داده شده نیز جمعآوری نشده است و آشویتس هر روز بیشتر به مخروبه تبدیل میشود.
بر ریلهایی که تا داخل اردوگاه کشیده شدهاند، صدها هزار نفر به کام مرگ برده شدهاند. از کسانی که آشویتس را زنده ترک کردهاند، شمار کمی باقی ماندهاند. یکی از آنها پیرمردی است که با اشاره دست میگوید :«اینها کورههای آدم سوزی شماره 4 و 5 است.»
یاسک سیلینیویچ حالا 87 ساله است. او سخت میشنود و قوز میکند. سیلینیویچ ساختمان ثبتنام قربانیان را نشان میدهد؛ جایی که هر انسان تبدیل به یک شماره میشد. او تعریف میکند که چطور مجبور شده در ساختن این ساختمان کمک کند. سیلینیویچ که در آن زمان هنوز 18 سالش نشده بود میگوید: «اینجا برایم مانند قبر است.» او میداند که از معدود بازمانده است. زمانی که او و اندک بازماندگان هم دیگر نباشند چه خواهد شد؟
پاول ساویسکی، سخنگوی مطبوعاتی این محل میگوید: «زمانی که دیگر بازماندهای نباشد که خاطراتش را بگوید، خیلی چیزها در اینجا تغییر میکند.» او اضافه میکند: «یک نمایشگاه دائمی در حال آماده شدن است. این نمایشگاه را بازماندگان ساختهاند و متعلق به دهه 50 است.» به عقیده او، نمایشگاه باید بیشتر نمایش سرنوشت شخصی افراد و همینطور نگاه کسانی که دست به جنایت زدند باشد.
پاول ساویسکی اعتقاد دارد که از همه مهمتر علاقمند کردن جوان به تاریخ آشویتس است. در سال 2009 صفحه فیسبوک آشویتس باز شد؛ صفحهای که 100 هزار بار "لایک" خورد. هرچند که "لایک" زدن برای چنین مکانی خوفناک است.
با این همه در قیاس با بازدید از صفحه فیسبوک بازدید از موزه نقشی بس تعیینکنندهتر دارد. به قول ساویسکی، بر اینجا مرگ سایه انداخته، اما اینجا زبان گویای سرنوشت قربانیانش است؛ چمدانها، کفشها، موها... بر حافظه نقش میبندد؛ نقشی که با یک کلیک در فیسبوک پاک نخواهد شد.