کد خبر: 16642
سه شنبه 22 مهر 1404 - 08:00
سه شنبه 22 مهر 1404 - 08:00

حکایت گلستان سعدی: از گمراهی به نور رسید، اما از زبان مردم گریزی نداشت / باب دوم در اخلاق درویشان حکایت شماره 23 + فایل صوتی و نسخه‌های قدیمی

حکایت گلستان سعدی: از گمراهی به نور رسید، اما از زبان مردم گریزی نداشت / باب دوم در اخلاق درویشان حکایت شماره 23 + فایل صوتی و نسخه‌های قدیمی

سوفیانیوز: در این بخش از مطالب فرهنگ و هنر سوفیانیوز اشعار کهن و شیرین گلستان سعدی باباب دوم در اخلاق درویشان؛ حکایت شماره 21 را مطالعه می کنید همراه ما باشید. شنبه‌ و سه‌شنبه هر هفته منتظر بخش بعدی گلستان سعدی باشید.

به گزارش سرویس چندرسانه ای سوفیانیوز، سعدی معلم بی‌چون‌وچرای همه ماست. از همان کودکی با حکایت‌هایش خو گرفته و نکات ریز اخلاقی و آنچه باید باشیم و نباید باشیم را از او فراگرفته‌ایم. ابیات نغز و داستان‌های پرحکمتش بر سر زبان بزرگ‌ترهای ما و حتی نسل پیش از آنها بود و در کوچه و بازار هم نقل او را می‌شنیدیم. گاه حتی اگر پی ضرب‌المثلی را بگیریم به سعدی می‌رسیم که چه ساده اما پرمایه مفهومی را در بیت و یا مصرعی برای ما بازگو کرده است. سعدی نقش پررنگی نه‌تنها در آموزش که در پرورش ما دارد و کیست که وام‌دار این استاد سخن‌پرور نباشد؛ او که بهترین وصف برای آثارش سهلِ ممتنع بودن آنهاست. کافی است اندکی از این آثار را خوانده باشیم تا این وصف دکتر شفیعی کدکنی در باب آثار سعدی که گفته است «آثار سعدی دارای مخاطب انسانی است» برای ما به‌وضوح مشخص شود. سعدی جامع و کاملا انسانی می‌نویسد و آنچه در ابیات و حکایاتش آمده همگی برخاسته از یک زندگی روزمره و قابل‌ادراک برای همه اشخاص است.

جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد، همان خسیس. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.

باب‌های گلستان سعدی

گلستان سعدی علاوه بر دیباچه شامل هشت باب است که «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فواید خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت» و «آداب صحبت» نام دارند. حکایات سعدی در حین موجز بودن سرشار از پند هستند. او استاد خلاصه گفتن است و گاه حتی در یک جمله تمام معنا را به خواننده منتقل می‌سازد.

سعدی قصه‌گو!

و این شیوه اوست که حکایاتش را با ابیاتی عجین می‌سازد. گلستان سعدی آمیخته از داستان و حکایت است. اگرچه درون همان داستان‌ها هم گاه پند و اندرزی نهفته است اما سعدی قالب داستان را برای بیان آن موضوع انتخاب کرده است. در کل اما می‌توان گفت که نغز و شیرین بودن آنهاست که سبب شده تا نسل به نسل و دهان‌به‌دهان نقل شوند و تا به امروز ماندگار باشند:

معصیت از هر که صادر شود ناپسندیده است و از علما ناخوب‌تر که علم سلاح جنگ شیطان است و خداوند سلاح را چون به اسیری برند شرمساری بیش برد.

شیوه‌ی روایت در حکایت‌های گلستان سعدی

سعدی در روایت‌هایش در گلستان گاه به شیوه‌ای معمولی و از ابتدا تا انتهای ماجرا پیش می‌رود و در میانه‌ها فرازوفرود دارد و جریان را برای مخاطب خود تعریف می‌کند اما در موارد اندکی به شیوه‌ای هیجان‌انگیزتر اوج ماجرا را در ابتدای آن قرار داده و داستانش را از همان نقطه اوج شروع می‌کند.

ساختار بسیاری از حکایات گلستان سعدی ترکیبی از مسائل اجتماعی و نکات اخلاقی است. او طنز را در قالب این حکایات و روایات ریخته و گاه حتی خواننده را در تمام طول داستان میخکوب می‌کند. سعدی استاد قرار دادن تضادها در مقابل هم و در یک روایت است. به‌خوبی از پس شرح و تفصیل هردو برآمده و به زیبایی هرچه‌تمام‌تر نتیجه‌گیری می‌کند. او از اینکه پند خود را به‌صورت مستقیم به روی مخاطب بیاورد واهمه‌ای ندارد، هرچند گاه اندرزهایش را در لفاف داستان می‌پیچد و همین‌طور که خواننده را پیش می‌برد آنها را در جان او می‌ریزد. استاد سخن مناظره را نیز می‌پسندیده و از این شیوه هم بهره برده است.

سعدی

باب دوم در اخلاق درویشان: حکایت شماره 23


بخشایِشِ الهی گم‌شده‌ای را در مَناهی، چراغِ توفیق فرا راه داشت تا به حلقهٔ اهلِ تحقیق در آمد.

به یُمنِ قدمِ درویشان و صدقِ نَفَسِ ایشان ذَمائمِ اخلاقش به حَمائد مبدّل گشت.

دست از هوا و هوس کوتاه کرده و زبانِ طاعنان در حقِ او همچنان دراز، که بر قاعدهٔ اوّل است و زهد و طاعتش نامُعَوَّل.

به عذر و توبه توان رستن از عذابِ خدای

ولیک می‌نتوان از زبانِ مردم رَست

طاقت جورِ زبان‌ها نیاورد و شکایت پیشِ پیرِ طریقت برد.

جوابش داد که: شکرِ این نعمت چگونه گزاری که بهتر از آنی که پندارندت؟!

چند گویی که بد اندیش و حسود

عیب‌جویانِ منِ مسکینند؟

گه به خون ریختنم برخیزند

گه به بد خواستنم بنشینند

نیک باشی و بدت گوید خلق

به که بد باشی و نیکت بینند

لیکن مرا -که حُسنِ ظَنِّ همگنان در حقّ من به کمال است و من در عینِ نقصان- روا باشد اندیشه بردن و تیمار خوردن.

اِنّی لَمُسْتَتِرٌ مِنْ عَیْنِ جیرانی

وَ اللهُ یَعْلَمُ إِسْرارِی وَ إِعْلانی

در بسته به روی خود ز مردم

تا عیب نگسترند ما را

در بسته چه سود و عالِم‌الغیب

دانایِ نهان و آشکارا

فایل صوتی باب دوم در اخلاق درویشان: حکایت شماره 23

هدفون

معنی حکایت شماره 23، باب دوم گلستان سعدی

شخصی که به سبب بخشایش الهی از گمراهی نجات یافت و وارد حلقه اهل معرفت شد، به یمن حضور در کنار درویشان و صداقت ایشان، اخلاق‌های ناپسند خود را به خوبی‌ها تبدیل کرد. او دست از هوا و هوس برداشت، اما زبان مردم همچنان به انتقاد از او ادامه دادند و زهد و عبادت او را نمی‌پذیرفتند. سرانجام، از جور زبان مردم به ستوه آمد و شکایت نزد پیر طریقت برد. پیر به او پاسخ داد: «سپاس این نعمت را چگونه به‌جا می‌آوری که بهتر از آن هستی که گمان می‌برند؟» پیر ادامه داد که بهتر است نیکو باشی و بدگویی بشنوی، تا آنکه بد باشی و به نیکی از تو بگویند. در نهایت، پیر به او گفت که اگرچه دیگران حسن‌ظن کامل به من دارند، من خود در نقص هستم و نگرانی از آن ندارم که دیگران از عیوب من باخبر شوند، چرا که خداوند از نهان و آشکار من آگاه است.

تصاویر نسخه های قدیمی گلستان سعدی

فانوس خیال

گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران

 گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران

کلیات سعدی نسخهٔ 1034 هجری قمری

کلیات سعدی نسخهٔ 1034 هجری قمری

گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال 1011 هجری قمری

 گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال 1011 هجری قمری

گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال 975 هجری قمری در بخارا

کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری


برای مشاهده سایر بخش های گلستان سعدی با سوفیانیوز همراه باشید.