سوفیانیوز
سوفیانیوز: حدود 2500 سال پیش، کارگرانی در نقش رستم بیش از 10 متر از کوه را تراشیدند تا مخزن آبی بزرگ به شکل پنجضلعی ایجاد کنند. این اقدام به منظور ذخیرهسازی آب صورت گرفت و نشاندهنده مهارت و دانش فنی آن زمان است. مخزن ساختهشده نقش مهمی در تأمین آب داشت.
به گزارش پایگاه خبری سوفیانیوز، حلقهای از جنس استخوان با دایرههایی که برای باستانشناسان یادآور تزئینات دوره هخامنشی است در دستاش خودنمایی میکند. آنقدر کوچک است که داخل کوچکترین انگشت یک فرد بزرگسال هم نمیرود. احتمالا متعلق به یک خردسال است. شاید یک دختر بچه! آن را در حفاریهای باستانشناسی در یکی از عجیبترین کشفیات باستانشناسی دوره هخامنشی، در محوطه باستانی و آرامگاهی نقش رستم پیدا کردهاند. جایی که 4 شاه بزرگ و مهم هخامنشی را پس از مرگ در کوه دفن کردند. آنطور که نیاکانشان را رهسپار جهانی دیگر میکردند.
2500 سال قبل کارگرانی در نقش رستم در حال کندن حفره بزرگی بودند. اما آنها تنها خاکها را برنمیداشتند؛ کوه را میتراشیدند. بیش از 10 متر از کوه را به شکل یک 5 ضلعی تراشیدند تا مخزن آب بزرگی را به وجود بیاورند. آنقدر تمیز و دقیق این کار را انجام دادهاند که تنها تصور یک مخزن آب کمی سادهانگارانه است. بیشک در حفره بزرگی که حالا پس از 2500 سال برای نخستینبار سر از خاک بیرون میآورد اتفاقات بزرگی افتاده و کاربریهای عجیبی داشته که جمعآوری آبهای محوطه تنها یکی از کارکردهای آن بودهاست.
کاوشهای باستانشناسی در نقش رستم به سرپرستی «علیرضا عسگری» که اکنون مدیر محوطه میراث جهانی پارسه (تختجمشید) هم هست، پس از آن آغاز شد که بارانهای بهاری، زخم کهنهای در این محوطه باستانی باز کرد. باران شدید ناگهان ترک بزرگی را که بیشباهت به ترکهای فرونشست زمین نبود، نمایان کرد. پیش از این هم بارها پس از بارشهای بارانی شدید، ترکهایی شبیه به آنچه بهار امسال رخ داد نمایان میشد و هربار با ماکادام (سنگهای کوچک ریز) و خاک آن را میپوشاندند؛ اما اینبار بالاخره یک تصمیم جدی درباره اتفاقات مشکوکی که در محوطه پس از هربارندگی رخ میدهد گرفته شد. حفاری باستانشناسی.
اما حضور باستانشناسان در محوطه باستانی نقش رستم یک معنای دیگر هم دارد. آنها پس از 90 سال دوباره به آرامگاه شاهان هخامنشی بازگشتهاند. آخرینبار اوایل دهه 30 میلادی بود که اریک اشمیت، باستانشناس آلمانی ــ آمریکایی نقش رستم را مورد کاوش قرار داد و از مهمترین دستاوردهای آن زمان، کشف کعبه زرتشت و در نهایت مرمت و ساماندهی آن بود. اما آن ساماندهی اشکالاتی هم داشت؛ نه در زمان خودش؛ اما حالا تبدیل به یک مشکل جدی شدهاست.
باستانشناسان کاوشهای خودشان را که با هدف بررسی علل فرونشست یا فروشست زمین در محوطه باستانی نقش رستم که پس از هر بارندگی شدید به وجود میآمد را آغاز کردند و کلنگ باستانشناسی خود را در مسیر طولانیترین خط فرونشستی که به وجود آمده بود زدند. خطی که درست از کنار کعبه زرتشت و در امتداد شرقی ــ غربی محوطه عبور میکند. همان خطی که انشعابات آن باعث ترکخوردگی دیوار خشتی محافظی که 90 سال قبل دور کعبه زرتشت کشیده بودند، شد. همان دیواری که حالا گردشگران تنها از بالای آن میتوانند، کعبه زرشت را تماشا کنند. بنایی هخامنشی و ناشناخته که اطلاعات مهمی از محوطه باستانی نقش رستم میدهد.
کعبه زرتشت به ما نشان میدهد که کف اصلی محوطه درست در جاییست که پلکان کعبه زرتشت واقع شده، پس بخش زیادی از محوطه، خاکهای دستی باستانشناسی است که 90 سال قبل داخل محوطه ریخته شدهاست. همان خاکهایی که ترکهای فرونشست که حالا معلوم شده فروشست بودهاند را پدید آوردهاند. ترکهایی که به مرور زمان عمیقتر شدهاند و باعث رانش خاکهای به سمت کعبه زرتشت و در نهایت ترک خوردگی روی دیوار خشتی محافظ آن شدهاند.
اما این خاکهای دستی بیشتر در محدوده کعبه زرتشت متراکم هستند و شامل همه محوطه نمیشوند چرا که باستان شناسان تنها با کمی فاصله از ترانشه طویل شرقی ــ غربی محوطه، ترانشه مستطیلی بزرگ دیگری، درست زیر پای نقش شاپور اول ساسانی باز کردند که منجر به کشف سازههای معماری شدهاست.
یکی از ترکهای فرونشستی که بهار امسال در محوطه باز شده، درست از زیر نقش برجسته شاپور اول که والرین، امپراطور رم در مقابل او زانو زده، رد شدهاست. ترک بسیار نگرانکننده بود پس در نقطه خطر آفرین آن ترانشهای باز شد و سازههای معماری نمایان شدند. سازههایی که بخشی از آن به دلیل ترک فرونشست متلاشی شدهاند.
اما فقط این نیست و حالا در مسیر ترک طولانی شرقی ــ غربی یک سازه معماری دیگر هم خودش را نشان دادهاست. هنوز هیچ چیز درباره آن نمیدانیم اما کاوشها در داخل ترک و محدوده سنگچین سازه که ادامه پیدا کرد، یک سرپیکان هخامنشی هم پیدا شد. احتمالا بدنه چوبی و سبک آن به مرور زمان از بین رفته و تنها نوک پیکان آن باقی ماندهاست.
اما یکی از مهمترین کشفیات باستانشناسی در نخستین فصل کاوش، کشف یک استخر بزرگ یا همان مخزن آب متعلق به دوره هخامنشیان است. بخش کوچکی از این مخزن پیش از این هم نمایان بود، اما هرگز کاوشهای باستانشناسی روی آن انجام نگرفته بود. بالای سر این مخزن، یک قاب تراشیده شده بزرگ وجود دارد که احتمالا توسط ساسانیان کنده شده و قرار بوده نقشی روی آن حکاکی شود که به هر دلیلی نشدهاست.
باستانشناسان کاوشهای باستانشناسی در مخزن آب را از زیر همین قاب آغاز کردند. آنها هرگز تصور نمیکردند که پس از 5 متر حفاری هنوز به کف مخزن نرسیده باشند. کمی پایینتر از جایی که پیش از این خاکهای تلنبار شده بود، آنها با داغی عجیبی در کوه مواجه شدند. هخامنشیان تراشیدن کوه را برای ساختن مخزن، به دو بخش بالا و پایین تقسیم کرده بودند. در بخش پایین که داغی آن روی کوه کاملا مشخص است، تراشیدن کوه با دقت و وسواس بیشتری پیش رفتهاست. وسواسی که نشان میدهد این استخر یا مخزن بزرگ آب، فقط کاربری جمعآوری آبهای سطحالارضی را نداشته و احتمالا برای مقاصد ویژهای از آن استفاده میشده است.
باستانشناسان کمی پایینتر که رفتند، بر خلاف فکر اولیهشان متوجه شدند که این استخر 5 ضلعی نه 3 ضلع سنگی که هر 5 ضلع آن سنگی است و حالا کاملا معلوم شده که با یک کشف باستانشناسی ویژه مواجه هستند. هخامنشیان 2500 سال قبل کوه را به شکل شگفتانگیزی تراشیدهاند و یک 5 ضلعی بزرگ سنگی با عمقی شاید نزدیک به 7 متر به وجود آوردهاند. اتفاقی شگفتانگیز که مشابه آن تا به حال دیده نشده بود.
اما عجایب هخامنشیان و هوشمندی آنها در معماری و حفاظت از محوطه باستانی نقش رستم فقط به این استخر بزرگ و عجیب ختم نمیشود. کوه نقش رستم و درست در بالای سر آرامگاههای هخامنشی، پر از مسیرهاییست که کوه برای عبور آب ساختهاست. یعنی آن بالا دهها رودخانه کوچک وجود دارد که هنگام بارندگی آنقدر پر آب میشوند تا مثل آبشار از بالای سر نقش رستم به پایین بریزند. این مسیرهای آبی با خودشان سنگهای ریز و درشت را هم میآورند و وقتی بارندگیهای شدید رخ میدهد مثل سیل روی محوطه باستانی سرازیر میشوند.
هخامنشیان برای آنکه این سیل ویرانگر آسیبی به محوطه نزند فکر هوشمندانهای کرده بودند. آنها در بالای کوه، در جایی که آرامگاه خشایارشاه قرار دارد (نخستین آرامگاه که در انحنای کوه ساخته شدهاست) یک حوضچه نسبتا بزرگ ساخته بودند تا آبی که از بالا مثل سیل به سمت محوطه روان میشود ابتدا به داخل این حوضچه بریزد و سپس خیلی آرامتر و بدون آنکه خسارتی وارد کند، در شکل و شمایل آبشاری زیبا به داخل محوطه سرریز شود و سپس از طریق سیستمهای انتقال آب به داخل استخری بریزد که پیش از این باستانشناسان کشف کردهاند.
باستانشناسان نام این حوضچه را «حوضچه آرامش» گذاشتهاند. تصاویر این کشف بزرگ باستانشناسی برای نخستینبار است که توسط عصر ایران منتشر میشود. حتی اریک اشمیت که تمام محوطه را 90 سال قبل به طور دقیق پایش کرده بود، از وجود این حوضچه آرامش خبر نداشت.
در کنار حوضچه آرامش یک تخته سنگ بزرگ هم وجود دارد که ظاهرا از دوره هخامنشیان آنجا بودهاست. باستانشناسان معتقدند به دو دلیل تخته سنگ از 2500 سال قبل تا کنون از جای خود تکان نخوردهاست. نخست اینکه حجارانی که کوه را برای ساختن حوضچه آرامش میتراشیدند، ضلع شرقی آن را تا سنگ تراشیده و سپس رها کردهاند. نکته دوم آنکه روی این تخت سنگ هم آبراههای تراشیده شده که احتمالا کار هخامنشیان بوده تا آبی که بالای سنگ جمع میشده را هم به داخل حوضچه آرامش بریزند. مهندسی هخامنشیان در طراحی، تراش و ساخت این حوضچه، بینظیر و شگفتانگیز بودهاست.
در پایین همین حوضچه آرامش و در کنار مقبره خشایارشاه هم باستانشناسان پس از باز کرده مسیر فروشست دیگری، با چاه آبی برخوردند که احتمالا به دورههای متاخرتر برمیگردد. اما سازندگان چاه درب آن را با بخشی از تابوت سنگی کودکی خردسال، متعلق به دوره ساسانی میپوشاندند. معلوم نیست آن را از کجا آورده بودند. ترک فروشست و فرونشستی که از این ترانشه عبور کرده، تا بیرون از محوطه ادامه دارد و علت آن استفاده از آبهای زیرزمینی توسط کشاورزان منطقه است.
ترانشه بزرگ شرقی غربی که درست روی خط فرونشست یا فروشست محوطه نقش رستم باز شده و به زودی کانال زهکش خواهد شد
به زودی با پایان کاوشهای باستانشناسی، ترانشه طویل شرقی ــ غربی محوطه که به بیش از 300 متر هم میرسد، تبدیل به یک کانال زهکش برای جمعآوری آبهای سطحالارضی محوطه خواهد شد تا در نهایت به داخل استخر بزرگ آب متعلق به دوره هخامنشی بریزد و آنجا کاربرهای تازهای برایش تعریف شود. احیاء این استخر یا مخزن بزرگ آب، بازگرداندن سیستم آبرسانی محوطه به دوره هخامنشی خواهد بود. اما محوطه باستانی نقش رستم نیاز به مرمتها، مراقبتها، حفاظتها و توجه بیشتر دارد. این محوطه پس از 2500 سال در خطر است و اگر این مراقبتها به طور منظم و دقیق، هرساله انجام نشود، آرامگاه شاهان هخامنشی بیشتر از قبل در خطر فرسایش و نابودی قرار میگیرند.