کد خبر: 11333
سه شنبه 22 آبان 1403 - 09:43
سه شنبه 22 آبان 1403 - 09:43

ویدئو/ از اوج شکوه تا سقوط خونبار «جمشید» در شاهنامه فردوسی؛ روایتی از غرور و بی‌خبری شاه پیشدادی که دوران طلایی ایران را به سلطنت ستمگرانه ضحاک سپرد

سوفیانیوز: جمشید، شاهی بزرگ و دانشمند در شاهنامه، دورانی طلایی برای ایران به ارمغان آورد و پیشرفت‌های علمی و صنعتی بسیاری داشت. اما غرور، سبب از دست رفتن فره ایزدی او شد و ضحاک ستمگر جای او را گرفت. داستان او نمادی از ارزش فروتنی و پیامدهای غرور در اساطیر ایران است.

به گزارش سرویس هنر پایگاه خبری سوفیانیوز، جمشید یکی از پادشاهان اسطوره‌ای ایران است که فردوسی در شاهنامه او را از مهم‌ترین شاهان پیشدادی معرفی می‌کند. وی نماد شکوه، قدرت و دانش فراوان است و دوره‌ای طلایی برای ایران به ارمغان می‌آورد. جمشید، شاهی دانا و بزرگ بود که پیشرفت‌های بسیاری در صنعت، پزشکی و رفاه عمومی ایجاد کرد. او پایه‌گذار صنایعی مانند صنعت بافندگی، استفاده از فلزات و داروها شد و مردم را به ساخت و ساز و تولیدات جدید ترغیب کرد.

شاهنامه دوران جمشید را دورانی پر از امنیت و عدالت توصیف می‌کند؛ دورانی که مردم در رفاه و آسایش زندگی می‌کردند و از گزند بلایا دور بودند. او علاوه بر علوم، شیوه‌های نوینی در کشاورزی و دامداری معرفی کرد و مردم را با روش‌های بهداشتی آشنا ساخت که به طول عمر آنان می‌افزود. این دوران طلایی با نام "عصر جمشید" در ذهن مردم ماندگار شد و نشان‌دهنده دوره‌ای خاص از صلح و خوشبختی بود.

اما قدرت زیاد و غرور جمشید سرانجام به نابودی او منجر شد. او با گذشت زمان دچار غرور شد و خود را هم‌ردیف خداوند دانست. این غرور سبب شد تا فره ایزدی از او دور شود و محبوبیتش در میان مردم کاهش یابد. این روند جمشید را به سقوط نزدیک کرد و در نهایت او تاج و تختش را به دست ضحاک ستمگر سپرد.

سقوط جمشید نشانگر پایان دوران طلایی ایران در شاهنامه است. با ورود ضحاک، ایران دچار ظلم و ستم و مردم گرفتار بدبختی شدند. داستان جمشید در شاهنامه، از قدرت و شکوه او تا سقوطش، نمادی از اهمیت فروتنی و پرهیز از غرور است که در ادبیات اساطیری ایران به عنوان درسی مهم برجای مانده است.

برای مطالعۀ مطالب بیشتر در حوزۀ هنر بر روی این لینک کلیک فرمایید.