سوفیانیوز
سوفیانیوز: در این داستان نمادین از مثنوی معنوی، این حکایت، تقابل دنیاداری و عرفان را به تصویر میکشد و برتری سادهدلی عارفانه بر زیرکی دنیوی را نشان میدهد.
به گزارش سرویس هنر پایگاه خبری سوفیانیوز، در عهد عمر، رامشگری چنگنواز زندگی میکرد که آواز دلنواز او همچون دم اسرافیل، مردگان را زندگی و نشاط میبخشید. او سالها به نواختن چنگ پرداخت و مجلسها را با صدای دلنشینش منور میکرد. اما با گذشت زمان و پیری، محبوبیتش کم شد و او در فقر و تنهایی فرو رفت.
در اوج ناامیدی، پیرمرد چنگ را برداشت و به گورستان رفت. در آنجا، چنگ را نواخت و آوازی سر داد که تمامی موجودات را تحت تأثیر قرار داد. حتی فرشتگان آسمان به سوی او آمدند و به او گوش فرا دادند.
معانی و مفاهیم داستان:
عشق و فناء فیالله: پیرمرد چنگنواز با عشق به موسیقی و نواختن چنگ، در عالم موسیقی فانی شد و به مقامات بالای معنوی رسید. این داستان نشان میدهد که عشق به هر چیزی میتواند ما را به سوی کمال و نزدیکی به خداوند هدایت کند.
موسیقی و هنر: موسیقی و هنر در این داستان نماد راهی برای رسیدن به حقایق پنهان و ارتباط با عالم بالا است. آواز دلنواز پیرمرد چنگنواز، دروازههایی را به سوی عالم ملکوت گشود.
فنا شدن در عشق: پیرمرد چنگنواز با فانی شدن در عشق به موسیقی، به مقاماتی رسید که برای دیگران دستنیافتنی بود. این نشان میدهد که برای رسیدن به کمال باید از خود گذشت و در عشق به خداوند محو شد.
تلاش و کوشش: پیرمرد چنگنواز سالها تلاش کرد تا به این مقام برسد. این داستان به ما میآموزد که برای رسیدن به هر هدفی باید تلاش و کوشش کرد.
پیام داستان:
داستان پیرمرد چنگنواز به ما میآموزد که با عشق و تلاش میتوان به مقامات بالای معنوی رسید. موسیقی و هنر میتوانند راهی برای ارتباط با عالم بالا و کشف حقایق پنهان باشند. همچنین، این داستان به ما یادآوری میکند که فانی شدن در عشق به خداوند، بالاترین مقام و سعادت است.
نکات قابل توجه:
این داستان در دفتر اول مثنوی معنوی آمده است.
مولانا در این داستان از نمادهای بسیاری استفاده کرده است که هرکدام میتوانند مفاهیم عمیقی را در خود داشته باشند.
داستان پیرمرد چنگنواز یکی از مشهورترین و محبوبترین داستانهای مثنوی معنوی است.
برای مطالعۀ مطالب بیشتر در حوزۀ هنر بر روی این لینک کلیک فرمایید.