سوفیانیوز
سوفیانیوز: در این ویدئو، هوشنگ ابتهاج دیدگاه خاص خود درباره مرگ را مطرح میکند. او در پاسخ به سوالی در مورد مرگ، با لحنی متفاوت و بیاعتنا بیان میکند که مرگ را چندان جدی نمیگیرد و آن را به حساب نمیآورد. این رویکرد نشاندهنده نگاه فلسفی و خاص او به مفهوم مرگ است.
به گزارش سرویس هنر پایگاه خبری سوفیانیوز، هوشنگ ابتهاج (1306–1401)، شاعر، پژوهشگر و چهره برجستهای در ادبیات معاصر ایران بود. او با اشعار عاشقانه و اجتماعیاش، جایگاه ویژهای در دل ایرانیان و جامعه ادبی ایران داشت. اشعارش از دل تجربههای شخصی و اجتماعی او برآمده و بازتابدهنده نگاهی عمیق به انسان، عشق و شرایط اجتماعی است. در کارنامه شعری او آثاری همچون سایه و تا صبح شب یلدا وجود دارد که از مهمترین مجموعههای او محسوب میشوند و از نظر بسیاری از علاقهمندان به ادبیات فارسی، از جمله بهترین آثار معاصر به شمار میآیند.
ابتهاج در شعر عاشقانه خود، با بیانی ساده و در عین حال عمیق، به وصف عشق و احساسات انسانی میپردازد. او در اشعارش اغلب از زبانی عاطفی و شاعرانه استفاده میکند و با نگاهی خاص و بیپیرایه، پیچیدگیهای عشق را در قالب کلمات بیان میکند. این سادگی در زبان شعری او، آثارش را برای مخاطبان ایرانی و علاقهمندان به ادبیات فارسی، دلنشین و قابلدرک ساخته است و باعث شده اشعار او در دل و جان مخاطب بنشیند.
اما ابتهاج به عنوان شاعری اجتماعی نیز شناخته میشود و در برخی از آثارش به مشکلات و دغدغههای اجتماعی و سیاسی زمانه خود پرداخته است. او، بهویژه در دهههای پرفراز و نشیب ایران، اشعارش را با نگاهی انتقادی و مردمی سرود و از قدرت کلمات برای بیان دردها و رنجهای جامعه بهره برد. این جنبه از آثار ابتهاج نشان از تعهد اجتماعی و احساس مسئولیت او در قبال مردم و کشورش دارد.
او به زبان شعر نه تنها احساسات و افکار خود، بلکه حال و هوای جامعهاش را منتقل کرده است. از آنجا که وی شاعری با دیدگاهی فلسفی به زندگی و مرگ بود، نگاهش به مفاهیمی چون گذر زمان و مرگ نیز بسیار متفاوت و قابل تأمل بود. ابتهاج در گفتوگوهایش بهصراحت بیان میکرد که به مرگ چندان اهمیت نمیدهد و آن را در محاسبات زندگی خود وارد نمیکند، چرا که زندگی برای او جاری و پیوسته بود.