کد خبر: 16369
پنجشنبه 17 مهر 1404 - 08:00
پنجشنبه 17 مهر 1404 - 08:00

داستان عاشقانه لیلی و مجنون: آگاهی یافتن مجنون از شوهر کردن لیلی / (فصل دوم- قسمت 1) اثر نظامی گنجه‌ای + فایل صوتی

سوفیانیوز: داستان لیلی و مجنون، داستان عاشقانه غم انگیزی است که شاعران زیادی در وصف آن سروده اند. اما معروف ترین آن ها در شعر نظامی گنجوی است. در این مطلب از سوفیانیوز دوشنبه و پنج‌شنبه‌ هر هفته به خواندن داستان لیلی و مجنون بپردازیم.

به گزارش سرویس چندرسانه ای سوفیانیوز، "لیلی و مجنون" نام مجموعه شعری از نظامی گنجوی، شاعر ایرانی است. این مجموعه سومین مثنوی از مجموعه مثنوی‌هایی است که به خمسه نظامی معروف‌اند.

درباره کتاب لیلی و مجنون

محققان اعتقاد دارند که بن‌مایه‌های پراکنده این داستان برگرفته از اشعار و افسانه‌های فولکلور در زبان عربی است که نظامی ایرانی‌سازی کرده‌است. کراچکوفسکی برای شخصیت مجنون، هویت واقعی قائل است و او را یکی از اهالی عربستان در اواخر سده اول هجری می‌داند؛ ولی طه حسین تردید جدی به واقعی بودن شخصیت مجنون وارد می‌کند. یان ریپکا افسانه لیلی و مجنون را به تمدن بابل باستان منسوب می‌داند.

اگرچه نام لیلی و مجنون پیش از نظامی گنجوی نیز در اشعار و ادبیات فارسی به چشم می‌خورد ولی نظامی برای نخستین بار آن را به شکل منظومه‌ای واحد به زبان فارسی در 4700 بیت به درخواست پادشاه شروان به نظم کشید. نظامی خود از بابت این سفارش ناراضی و بی‌میل بوده‌است و کار را در چهار ماه به پایان برده‌است. وزن این مثنوی جدید بوده و پس از نظامی شعرای زیادی در این وزن داستان‌های عاشقانه سروده‌اند. همچنین ده‌ها شاعر در ایران، هند و ترکستان منظومه‌هایی را به استقبال از لیلی و مجنون نظیره پردازی کرده و شعرای دیگری نیز به داستان نظامی شاخ و برگ بیشتری افزوده یا آن را تغییر داده‌اند. منظومه لیلی و مجنون در مقایسه با منظومه خسرو و شیرین از همین شاعر، به درک تفاوت‌های فرهنگی اعراب و ایرانیان کمک می‌کند. شخصیت‌های داستان در روایت نظامی قراردادی بوده و تحول زیادی از حوادث داستان نمی‌پذیرند. منظومه لیلی و مجنون به زبان‌های مهم غربی ترجمه و منتشر شده‌است.

داستان لیلی و مجنون

خلاصه داستان لیلی و مجنون

لیلی و مجنون، دختر و پسری نابالغ در مکتب‌خانه به یکدیگر دل می‌بندند. خواستگاری خانواده پسر به نتیجه نمی‌رسد و حتی به جنگ قبیله‌ای می‌انجامد. جنگی که مجنون در آن طرف دشمن (طایفه عروس) را می‌گیرد. لیلی را به مرد مال‌داری به شوهر می‌دهند ولی بیماری لیلی باعث ناکامی شوهر می‌شود و لیلی دوشیزه می‌ماند. شوهر از شدت ناراحتی لیلی دق می‌کند و می‌میرد. لیلی به ذکر حق می‌پردازد و دلش به نور الهی و فره ایزدی روشن می‌شود و به مقام والای معنوی می‌رسد. سرانجام در آخرین دیدار بر سر گور لیلی، او از مجنون دستگیری کرده و آن نور ایزدی در دل مجنون جای می‌گیرد.

داستان لیلی و مجنون

تاریخچه داستان لیلی و مجنون

منظومه لیلی و مجنون مشهورترین داستان عشقی کلاسیک ادبیات دورهٔ اسلامی و تنظیم نظامی گنجه‌ای است. نظامی در تصنیف این منظومه به منابع عربی نیز توجه داشته و تا جایی که ممکن بوده به ریشه عربی آن وفاداری داشته‌است. روایت اولیه عربی لیلی و مجنون بسیار ساده بوده‌است.لیلی و مجنون که اهل یک قبیله عرب بوده‌اند در کودکی دام خود را در بیابان می‌چرانده‌اند و در آنجا عاشق و بی‌قرار هم می‌شوند. در روایتی دیگر مجنون لیلی را در بزرگسالی و در مجلسی زنانه می‌بیند و به او دل می‌بندد. بن‌مایه‌های عربی اولیه داستان شاید به پیش از اسلام یا حتی به تمدن بابل برسد. نظامی به کمک نبوغ ذاتی خود یک داستان عشقی ساده را به صورت منظومه‌ای بدیع و عرفانی درآورد که امروزه جزئی از ادبیات جهان را تشکیل می‌دهد. هیلال، ادیب عرب‌زبان مصری در این ارتباط گفته‌است: «تبدیل یک افسانه محلی به یک اثر بزرگ و گرانبهای هنری تنها از عهده کسی مانند نظامی ساخته بود»

فایل صوتی کتاب لیلی و مجنون؛ فصل دوم- قسمت 1

هدفون

کتاب لیلی و مجنون؛ فصل دوم- قسمت 1

  • دادن پدر لیلی را به ابن‌سلام

  • آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی

  • رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند

خلاصه داستان لیلی و مجنون؛ فصل دوم- قسمت 1

  • دادن پدر لیلی را به ابن‌سلام

پدر لیلی تحت تأثیر ثروت و مقام ابن‌سلام، لیلی را به او می‌دهد. لیلی راضی به این ازدواج نیست ولی پدرش عقد را انجام می‌دهد. ابن‌سلام به زودی متوجه می‌شود که لیلی تمایلی به او ندارد و لیلی هم قسم می‌خورد که هیچگاه به ابن‌سلام توجه نخواهد کرد. ابن‌سلام تصمیم می‌گیرد که فقط به دیدن لیلی بسنده کند و او را مجبور به چیزی نکند. در این میان، لیلی از دوری معشوق واقعی‌اش، مجنون، غمگین و بی‌قرار است و ابن‌سلام نیز می‌فهمد که لیلی همچنان عاشق مجنون است و از ابن‌سلام دوری می‌کند.

  • آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی

مجنون در حال بی‌تابی و دوری از لیلی بود که یک رهگذر از اوضاع لیلی با خبر شد. او به مجنون گفت که لیلی ازدواج کرده و در حال حاضر با شوهر خود زندگی می‌کند. این خبر قلب مجنون را شکست و او دردی فراوان احساس کرد. پس از مدتی، همان رهگذر به نزد مجنون بازگشت و گفت که آنچه گفته بوده اشتباه بوده و لیلی همچنان به مجنون وفادار است. اما مجنون همچنان در غم خود فرو رفته بود و با خود از بی‌وفایی می‌نالید. در نهایت، مجنون تصمیم گرفت با اینکه لیلی به او وفادار نبوده، اما به عشق او وفادار بماند و عمر خود را به عشق او بسپارد.

  • رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند

پدری که پسرش مجنون شده و او را از دست داده بود، مانند یعقوب که یوسف را از دست داده بود، وقتی دید مجنون آرام نمی‌شود و به حالت عادی برنمی‌گردد، از او ناامید شد و دست از تلاش برای بازگرداندنش کشید. با اینکه پیر بود و توانایی‌اش کم شده بود، باز هم تصمیم گرفت به جستجوی پسرش برود. او به کمک چند نفر جوان به دل کوه و دشت‌های مختلف زد تا اینکه یک نفر به او گفت مجنون در مکانی دور زندگی می‌کند، جایی که شبیه به یک مغاک یا گور وحشتناک است. پدر تا آنجا رفت و مجنون را پیدا کرد، اما او را به شدت ضعیف و درهم شکسته یافت. مجنون آنقدر تغییر کرده بود و نابود شده بود که پدر او را به سختی شناخت. پدر با مهربانی بر سر مجنون دست می‌کشید و با او صحبت می‌کرد. در نهایت، مجنون متوجه شد که او پدرش است و با گریه به پای او افتاد. آنها با هم شروع به گریه و نوحه کردند. پدر بعد از آرام شدن، شروع به نصیحت مجنون کرد و از او خواست که به زندگی عادی برگردد و از این رنج کشیدن دست بکشد. او به مجنون گفت که روزهایش در حال سپری شدن است و بهتر است به شهر خودش برگردد و در آرامش زندگی کند. مجنون با شنیدن سخنان پدرش تلاش کرد تا آن‌ها را بپذیرد و آرام شود، اما عشق او به لیلی هنوز بر دلش حکمفرما بود و نمی‌توانست دست از عشقش بکشد. مجنون به پدرش گفت که نمی‌تواند آنچه را که می‌خواهد، انجام دهد؛ زیرا قلبش به دست عشق ربوده شده‌است و به معنای واقعی دیگر توانایی تصمیم‌گیری ندارد. پدر با دیدن وضعیت مجنون، ناامید شد و غمگین از حال مجنون درباره آینده‌اش ابراز تاسف کرد. او پسرش را در عشق و رنجی عمیق تنها گذاشت.


برای مشاهده سایر بخش های داستان لیلی و مجنون با سوفیانیوز در ارتباط باشید.