کد خبر: 16956
پنجشنبه 24 مهر 1404 - 07:53
پنجشنبه 24 مهر 1404 - 07:53

(ویدئو) نگاهی به حکمت پنهان شعر پروین اعتصامی از زبان دکتر انوشه؛ «من چه دانستم تو را حکمت چه بود... هر بلایی که ز تو آید رحمت است!»

سوفیانیوز: روایت تکان‌دهنده دکتر انوشه از شعر پروین اعتصامی، «من چه دانستم تو را حکمت چه بود... هر بلایی که ز تو آید رحمت است.» باورتان به خداوند و فلسفه مصائب پس از شنیدن این داستان دگرگون خواهد شد. چرا سختی‌ها کلیدِ گشایش بزرگترین نعمات هستند؟ درک عمیق دکتر انوشه از حکمت الهی، نگاه شما را به دردها تغییر می‌دهد.

به گزارش سرویس چندرسانه‌ای پایگاه خبری سوفیانیوز، این ابیات عمیق از پروین اعتصامی که توسط دکتر انوشه با لحنی تأثیرگذار روایت می‌شود، یک درس زندگی بی‌نظیر است. او داستان پیرمردی را تعریف می‌کند که در مسیر دعای گره‌گشایی، نادانسته گره گندم خود را باز می‌کند و گندم‌ها بر زمین می‌ریزند. در اوج درماندگی و گله از خدا، خم می‌شود تا گندم‌ها را جمع کند و در کمال ناباوری، یک کیسه پر از طلا پیدا می‌کند!

دکتر انوشه با این حکایت یادآوری می‌کند که ما اغلب درگیر گره‌های کوچک زندگی (مشکلات و بلایا) می‌شویم و بدون درک حکمت الهی، به شکایت می‌پردازیم. اما گاهی اوقات، آن گره‌ای که به ظاهر باز شده و زندگی ما را بر هم ریخته، تنها مقدمه‌ای برای پیدا کردن «همیان زر» (نعمت و موهبت بزرگ) است.

فایده این درک چیست؟ شنیدن این روایت از زبان دکتر انوشه به شما می‌آموزد که در دل هر سختی و هر آنچه به نظر می‌رسد یک بلاست، یک رحمت و حکمت پنهان وجود دارد. این دیدگاه، نه تنها تحمل مشکلات را آسان‌تر می‌کند، بلکه به شما قدرت می‌دهد تا در اوج تاریکی، به دنبال نور و درک عمیق‌تری از سرنوشت خود باشید. دکتر انوشه به ما می‌گوید که به‌جای قضاوت زود هنگام، اعتماد به مسیر زندگی و نقش خداوند در آن، کلید آرامش و گشایش‌های بزرگ است. باور کنید که آنچه امروز شما را خم کرده، شاید فردا شما را به گنجی برساند که هیچگاه انتظارش را نداشتید.

برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید