(ویدئو) احساسیترین و تلخترین روایت صحرا اسداللهی از دوران دبستانش؛ فداکاری کمنظیر مادر باردار برای شادی دخترش در جشن الفبا
سوفیانیوز: صحرا فاطمه اسداللهی با مرور خاطرهای تلخ و شیرین از دوران کودکیاش، از روز «جشن الفبا» میگوید؛ زمانی که خانوادهاش در خانه سرایداری نیاوران زندگی میکردند و او تنها یک مقنعه و کفش نو میخواست. مادری باردار که برای برآورده کردن رؤیای دخترش، گوشوارههایش را فروخت؛ روایتی احساسی از فداکاری و مهر مادرانه.
به گزارش سرویس چندرسانهای پایگاه خبری سوفیانیوز، صحرا فاطمه اسداللهی با اشاره به شرایط سخت اقتصادی خانوادهاش در دوران کودکی، به روز “جشن الفبا” در کلاس اول دبستان اشاره کرد. او در آن زمان به همراه خانوادهاش در خانهی سرایداری در نیاوران تهران زندگی میکرد. پدرش سرایدار یک کارخانه بود و مادرش نیز باردار بود. در آن سال، صحرا از پدر و مادرش درخواست میکند که برای جشن الفبا برایش یک مقنعه و یک جفت کفش نو بخرند. مادرش که در آن زمان باردار بود، گوشوارههایش را میفروشد تا این خواستهی صحرا را برآورده کند.
برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید