کد خبر: 23348
دوشنبه 8 دی 1404 - 09:38
دوشنبه 8 دی 1404 - 09:38

(ویدیو) حکایتی پندآموز و تامل برانگیز از باب اول گلستان سعدی/ در سیرت پادشاهان

سوفیانیوز: باب اول گلستان سعدی، حکایتی کوتاه اما عمیق از سیرت پادشاهان را روایت می‌کند؛ داستانی که نه تنها درباره قدرت و حکومت است، بلکه درس‌هایی ارزشمند از عدالت، تدبیر و اخلاق انسانی را برای هر خواننده‌ای به همراه دارد.

به گزارش سرویس چندرسانه‌ای پایگاه خبری سوفیانیوز، یک روز پادشاه عادل و خوش‌قلبی به نام نوشین‌روان (که ما او را به نام انوشیروان عادل می‌شناسیم) برای شکار به بیرون از شهر رفته بود. هنگام ناهار، برای پختن کباب متوجه شدند که نمک ندارند.

یکی از خدمتکاران را به نزدیک‌ترین روستا فرستادند تا نمک بخرد.

پادشاه به آن خدمتکار تاکید کرد: "حتماً نمک را با پول بخر و از روستاییان نگیر."

اطرافیان پادشاه تعجب کردند و پرسیدند: "مگر یک ذره نمک چه اهمیتی دارد؟ دادن آن به پادشاه برای روستاییان چه مشکلی دارد؟"

پادشاه در پاسخ جملهٔ بسیار معروف و پرمعنی گفت:

"ریشهٔ ستم و بی‌عدالتی در جهان، از همین چیزهای کوچک شروع شده است. اول یک نفر کاری بسیار کوچک انجام داده، بعد نفر بعدی آن را کمی بزرگ‌تر کرده، و همین طور ادامه پیدا کرده تا به این حجم از ظلم و بی‌عدالتی که امروز می‌بینیم رسیده است."

نتیجه‌گیری و مفهوم اصلی داستان:

انوشیروان می‌خواهد بگوید که بی‌عدالتی و زورگویی با کارهای بسیار کوچک و به ظاهر بی‌اهمیت شروع می‌شود. اگر به خودمان اجازه دهیم حتی در کوچک‌ترین کارها از قانون عدالت خارج شویم (مثلاً همین "رایگان" گرفتن یک مشت نمک)، این کار به یک عادت تبدیل می‌شود و کم‌کوم بزرگ‌تر می‌شود تا جایی که به ظلم بزرگی تبدیل می‌گردد و اساس جامعه را نابود می‌کند.

پس پیام داستان این است: برای حفظ عدالت، باید حتی در کوچک‌ترین و پیش‌پاافتاده‌ترین موارد هم دقیق بود و از قانون سرپیچی نکرد.

اگر ز باغِ رعیّت مَلِک خورد سیبی
بر آورند غلامانِ او درخت از بیخ
به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد
زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ

برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید