سوفیانیوز
سوفیانیوز: سومین قسمت از فیلم سینمایی تگزاس به کارگردانی مسعود اطیابی و بازی پژمان جمشیدی، سام درخشانی، مهدی هاشمی و ژاله صامتی در سال 1403 اکران شد و مثل همیشه با فروش موفقی روبهرو شد.
به گزارش پایگاه خبری سوفیانیوز، تگزاس 3 فیلمی ایرانی در ژانر کمدی اکشن به کارگردانی سید مسعود اطیابی، تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان و نویسندگی حمزه صالحی محصول سال 1402 است.این فیلم دنبالهٔ تگزاس 1 و تگزاس 2 است. این فیلم در 8 خرداد 1403 در سینماهای ایران اکران شده است.تگزاس3 دقیقاً در ادامه قسمت دوم و با گروگانگیری برادر آلیس شروع میشود. ساسان ، بهرام و سایر اعضای خانواده در تلاشاند تا پول آزادی او را جور کنند اما دراینبین پای پلیس برای مجسمههای پله که با مواد مخدر پرشده بود باز میشود. حالا این خانواده باید مجسمههای فروختهشده را بازگردانند تا مشکل ممنوعالخروجی آنها حلشده و برای آزادی برادر آلیس اقدام کنند. اما ماجرا اینجا تمام نمیشود و در پی گمشدن آن مجسمهها، مسئلهای سیاسی-امنیتی بین کشور ایران و برزیل اتفاق میافتد که باید رفع شود.
این تیتر تکراری را بارها دیدهاید. در سالهای اخیر سینمای کمدی رونق فراوان گرفته و فرمولهای جدید خنداندن بهخوبی جواب داده است. تگزاس3 همچون هتل، فسیل، انفرادی و دیگر کمدیهای پرفروش خندهدار است و با لحنی خوش بارها از مخاطب خنده و قهقهه میگیرد. مسعود اطیابی هم همانطورکه گفتیم همه تکنیکهای خنداندن را به خوبی یاد گرفته و در تمامی فیلمهایش استفاده میکند فقط سبک اجرایش فرق میکند. تگزاس 3 هم از همان تکنیکهای همیشگی اطیابی و تکیهبر تواناییهای طنازانه پژمان جمشیدی، سام درخشانی و حتی سه بازیگر دیگر (مهدی هاشمی، ژاله صامتی و گابریلا پتری) بهره برده و توانست مثل همیشه مخاطب را تا حد زیادی بخنداند و سرگرم کند. فاکتوری که این روزها از همیشه بیشتر برای مردم مهم است و مشکلات فراوان زندگیشان ایجاب میکند تا سینما را بهقصد فراموشی این مشکلات و خندیدن انتخاب کنند.
اطیابی روی بداهههای پژمان جمشیدی همیشه حساب باز میکند، روی تکیهکلامها و لحن خاصش همینطور! با زوج جمشیدی-درخشانی میتواند لحظات کمدی پرشماری خلق کند و ازآنجاییکه با دو قسمت قبلی تگزاس کاملاً فهمید چارچوب این نوع فیلم باید چگونه باشد در قسمت سوم هم اصول خود را پیاده کرد و فیلمی تحویل ملت داد که مثل آثار قبلی، با تکیهبر توانایی کمدی بازیگران، خنده خوبی میگیرد. سکانس رقص در سالن همایش و مصرف تصادفی مواد مخدر دقیقاً همانند تگزاس 2 بود، فقط لحظات متفاوتی داشت. از همان سکانس هم میتوان فهمید که مسعود اطیابی چگونه رگ خواب مخاطب را در مشت دارد. البته اینیک هنر است، هرکسی نمیتواند هرسال فیلم کمدی بسازد و با همان ترفندهای همیشگیاش مخاطبان را بخنداند و همیشه رکورد بشکند. اطیابی این مورد را خوب یاد دارد و مطمئناً فیلمهای بعدی او نیز با همین فرمول پاسخگوی نیاز سینمایی مردم خواهد بود.
دومین تیتر تکراری که در 90درصد کمدیهای اخیر سینما بهکاررفته بیارزش بودن محتوای فیلم است. محتوای تگزاس 3 همچون دیگر کمدیهای پرفروش از ارزش معنوی خوبی برخوردار نیست و محتوای خاصی ندارد. کم ندیدیم از قدیمالایام کمدیهایی که علاوه بر خنداندن و سرگرمکننده مردم محتوا و معنایی برای ارائه داشتهاند. از مهمان مامان و اجارهنشینهای زندهیاد مهرجویی تا اخیراً کمدی شریف جهان با من برقص از سروش صحت. اما در چند سال گذشته هر فیلم کمدی که اکران شد ارزش محتوایی کمتری نسبت به قبل داشت و این روزها فقط همان فاکتورهای خندیدن ملاک است نه چیز دیگری! شاید دلیل اذیت کردن سروش صحت هم همین است، او ارزشمند میسازد و سینما طرفدار چنین ارزشهایی نیست. تگزاس 3 همانند دو قسمت قبلیاش، انفرادی، دینامیت، بخارست و حتی فسیل که رکوردهای عجیبی شکست محتوای مهمی برای تقدیم به مخاطب ندارد و همینکه از مخاطب خنده بگیرد برایش کافی است.
نکته منفی و قابلتوجه بعدی فیلم داستان شلوغ و پرازدحام آن است. دیالوگها بیوقفه بیان میشوند، سروصدای فیلم زیاد است و چندین داستان به شکلی ناگهانی باهم ترکیب میشوند. شکل اجرا طوری نیست که مخاطب رشته اتفاقات را گم کند اما این ازدحام گاهی از حد فراتر میرود و لحظههای شلوغی تحویل مخاطب میدهد. نکتهای که به چشم ما یک نقطهضعف است و باید بهتر اجرا شود. در فیلمی مثل تگزاس که این ازدحام و پیچیدگی نیاز است، باید قواعد به شکل منطقیتری رعایت شده و مخاطب این ازدحام را درک کند. هرچند مخاطب میخندد اما نباید گمان کند برخی لحظات فیلم بیخودی است و هدفش فقط خنداندن است.
بیش از این نمیتوان تحلیلی داشت. بههرحال گفتیم که تگزاس 3 با همان فرمولهای تکراریاش در گیشه موفق شد و با آثار قبلی اطیابی تفاوت چندانی نداشت. نه چیزی کم شده بود و نه چیزی اضاف! اگر فقط بحث خنده باشد، هتل یک سر و گردن از بقیه آثار بالاتر است اما در مابقی موارد قابلذکر، تگزاس 3 چیز جدیدی برای ارائه ندارد. اما همین خنداندن هم ارزشمند است و روی لب تعداد زیادی از مردم لبخند مینشیند. اما حداقل امیدواریم سینما بهروزهای بهتری برسد و اگر کمدی هدف اصلی آن باشد حداقل محتوای ارزشمند تبدیل به دغدغه اصلی فیلمساز شود. اینگونه ارزش خنداندن بالاتر میرود.