عاشقانه بی همتای عبدالجبار کاکایی در وصف زیبایی عشق/ غزلی که حتی دلهای سرد را هم به تپش وا میدارد/ عشق گاهی سبب گم شدن خاطره هاست، خواستم باز کنم با تو سر این گله را+ فیلم
سوفیانیوز: در این قسمت با ویدیویی از شعرخوانی جانسوز استاد عبدالجبار کاکایی در خدمتتان هستیم. خوشحال میشویم نظراتتان را با ما در میان بگذارید.
به گزارش سرویس چندرسانه سوفیانیوز، عبدالجبار کاکایی شاعر و ترانهسرای ایرانی است که عمدهی شهرت خود را وامدار ترانهسرایی برای تیتراژ سریالهای تلویزیونی و همکاری با خوانندگان سرشناس کشور است. از وی کتابهای شعر متعددی نیز به انتشار رسیده و در اختیار علاقهمندان به شعر فارسی قرار گرفتهاند. از میان بهترین آثار کاکایی میتوان به کتابهای شعر «تاوان کلمات» و «عذاب دوست داشتن» اشاره کرد.
ساده از دست ندادم دل پرمشغله را
تا تو پرسیدی و مجبور شدم مساله را...!
من "برادر" شده بودم و "برادر" باید
وقت دیدار، رعایت بکند "فاصله" را
دهه ی شصتی دیوانه ی یکبار عاشق
خواست تا خرج کند این کوپن باطله را
عشق! آن هم وسط نفرت و باروت و تفنگ
دانه انداخت و از شرم ندیدم تله را
و تو خندیدی و از خاطره ها جا ماندم
با تو برگشتم و مجبور شدم قافله را...!
عشق گاهی سبب گم شدن خاطره هاست
خواستم باز کنم با تو سر این گله را
عبدالجبار کاکایی
اگر شعری زیبا را از بر دارید و خاطرهای شیرین با آن همراه است، خوشحال میشویم دیدگاه و تجربهتان را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.