کد خبر: 22325
دوشنبه 24 آذر 1404 - 15:05
دوشنبه 24 آذر 1404 - 15:05

(ویدیو) روایت شگفت‌انگیز از ابن‌سینا؛ درمانی هوشمندانه وقتی بیمار اجازه لمس نمی‌داد

سوفیانیوز: حکایتی شگفت‌انگیز از نبوغ پزشکی ابوعلی سینا؛ جایی که حکیم بزرگ ایرانی بدون لمس بیمار و تنها با هوش، خلاقیت و شناخت دقیق بدن انسان، مشکل دررفتگی لگن دختری جوان را درمان کرد؛ روایتی الهام‌بخش از پزشکی در روزگار کهن.

به گزارش سرویس چندرسانه‌ای پایگاه خبری سوفیانیوز، در زمان‌های قدیم، دختری زیبا و جوان هنگام اسب‌سواری از اسب سقوط کرد و استخوان لگن (باسن) او از جای خود دررفت. درد شدید بود و دختر روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شد. پدرش همه حکیمان و طبیبان مشهور را به نزد دختر آورد، اما دختر به دلیل حیا و شرم، اجازه نمی‌داد هیچ‌کس به ناحیه آسیب‌دیده دست بزند. هرچه به او می‌گفتند که حکیمان به دلیل حرفه‌شان محرم بیمار هستند، فایده‌ای نداشت و دختر زیر بار نمی‌رفت.

سرانجام، خبر به ابوعلی سینا، حکیم بزرگ و دانا رسید. او گفت: «من می‌توانم دخترتان را بدون دست زدن به لگن او درمان کنم، اما به یک شرط.» پدر دختر با خوشحالی پرسید: «شرطتان چیست؟» ابوعلی سینا پاسخ داد: «به یک گاو چاق و فربه نیاز دارم. پس از درمان، این گاو مال خودم خواهد شد.»

پدر دختر با کمال میل قبول کرد. با کمک دوستان و آشنایان، چاق‌ترین گاو منطقه را به قیمت گزاف خریدند و به خانه ابوعلی سینا بردند. حکیم به پدر گفت: «دو روز دیگر دخترتان را بیاورید.»

در این دو روز، ابوعلی سینا به شاگردانش دستور داد که هیچ آب و علفی به گاو ندهند. گاو که بسیار چاق بود، از گرسنگی و تشنگی لاغر و نحیف شد.

روز موعود فرا رسید. پدر دختر را با تخت‌روان آورد. ابوعلی سینا دستور داد دختر را بر پشت گاو بنشانند و پاهای او را از زیر شکم گاو با طناب محکم به هم ببندند. سپس به شاگردان گفت: «علف تازه و آب فراوان برای گاو بیاورید.»

گاو که دو روز گرسنه و تشنه مانده بود، با حرص و ولع شروع به خوردن کرد. شکم گاو لحظه‌به‌لحظه بزرگ‌تر و بزرگ‌تر شد و فشار آن به لگن دختر افزایش یافت. ناگهان، با یک فشار شدید، استخوان لگن دختر در جای خود جا افتاد!

ابوعلی سینا فوراً دستور داد پاهای دختر را باز کنند و او را روی تخت بخوابانند. دختر دردش فروکش کرد و پس از یک هفته استراحت، مانند روز اول سالم شد و دوباره به اسب‌سواری پرداخت.

گاو بزرگ هم پاداش ابوعلی سینا شد. این حکایت نشان‌دهنده ذکاوت و دانش عمیق ابوعلی سینا است که با روشی هوشمندانه و بدون تماس مستقیم، مشکلی دشوار را حل کرد.

این داستان، که در منابع مختلف ایرانی نقل شده، نمادی از نبوغ پزشکی و خلاقیت حکیم بزرگ ایرانی، ابوعلی سینا است.

برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید