(ویدیو) زیباترین و بهترین دکلمه احمدشاملو: اشک رازیست لبخند رازیست عشق رازیست/ اشک آن شب لبخند عشقم بود...
سوفیانیوز: دکلمهای زیبا از احمد شاملو؛ صدایی که از انسان، آزادی و امید سخن میگوید و در جان مخاطب ماندگار میشود.
به گزارش سرویس چندرسانهای پایگاه خبری سوفیانیوز، احمد شاملو (1304–1379)، شاعر، نویسنده، پژوهشگر و از چهرههای تأثیرگذار ادبیات معاصر ایران، بنیانگذار شعر سپید فارسی و از اعضای برجسته کانون نویسندگان ایران بود. او با نوآوری در زبان و ساختار شعر، تحولی جدی پس از شعر نیمایی ایجاد کرد و بهعنوان «پدر شعر سپید» شناخته میشود. شاملو که تحصیلات منظم نداشت و بهدلیل فعالیتهای سیاسی مدتی زندانی شد، افزون بر شعر در روزنامهنگاری، ترجمه، فرهنگنویسی و سینما نیز فعال بود و اثر پژوهشی سترگ «کتاب کوچه» را بهجا گذاشت. آثارش به زبانهای گوناگون ترجمه شده و دیدگاهها و مواضع فرهنگیـسیاسیاش همواره بحثبرانگیز بوده است. او پس از دورهای بیماری درگذشت و یادش با جایزه شعر احمد شاملو و تأثیر ماندگارش بر ادبیات فارسی زنده مانده است.
اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن میگوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن میگویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
دستت را به من بده
دستهای تو با من آشناست
ای دیریافته با تو سخن میگویم
بسان ابر که با توفان
بسان علف که با صحرا
بسان باران که با دریا
بسان پرنده که با بهار
بسان درخت که با جنگل سخن میگوید
زیرا که من ریشه های تو را دریافته ام
زیرا که صدای من با صدای تو آشناست
برای مشاهده ویدئوهای بیشتر اینجا کلیک کنید